بدیمن

معنی کلمه بدیمن در لغت نامه دهخدا

بدیمن. [ ب َ ی ُ ] ( ص مرکب ) بدفال و شوم و نامبارک. ( ناظم الاطباء ). شوم و نامبارک. ( آنندراج ). این ترکیب به غلط شبیه تر است ولی استعمال شده است و هم امروز متداول است. ( یادداشت مؤلف ): احطب ؛ مرد بدیمن. احص ؛ شمشیر بدیمن. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه بدیمن در فرهنگ معین

(بَ. یُ ) (ص . ) بدشگون ، ناخجسته ، شوم .

معنی کلمه بدیمن در فرهنگ عمید

شوم، نامبارک، نحس.

معنی کلمه بدیمن در فرهنگ فارسی

شوم، نامبارک، نحس، ضدخوش یمن
( صفت ) شوم نامبارک نحس مقابل خوش یمن .

معنی کلمه بدیمن در ویکی واژه

بدشگون، ناخجسته، شوم.

جملاتی از کاربرد کلمه بدیمن

گور ویدال در مورد فلسفه رند می‌نویسد: «فلسفه آین رند، در بی‌اخلاقی تقریباً کامل است و شمار زیاد مخاطبانش، آن را بدیمن‌تر می‌کند و نشانه این است که ما به مرحله اجتماعی تازه و نامعمولی قدم می‌گذاریم… به عقیده من توجیه و تجلیل طمع و خودپرستی فقط غیراخلاقی نیست بلکه شر است.»
در وزن ۹۲ کیلوگرم احمد بذری در دور نخست با نتیجه ۱۳ بر ۲ عبدیمناف بایگنژایف از قزاقستان را مغلوب کرد و راهی مرحله نیمه نهایی شد، وی در دور دوم و مرحله نیمه نهایی با نتیجه ۶ بر ۶ از سد عثمان نورماگمدوف دارنده مدال برنز جهان و مدال طلای زیر ۲۳ سال جهان از جمهوری آذربایجان گذشت و به دیدار فینال راه یافت. آزادکار گلوگاهی تیم ملی در دیدار پایانی ارهان یایلاچی از ترکیه را با نتیجه ۷ بر یک شکست داد و چهارمین طلای ایران را به نام خود ثبت کرد.
این تفرجگاه از بناهای تاریخی شهر تبریز بوده و در ۷ کیلومتری این شهر واقع گردیده‌است. «قهرمان میرزا» پسر هفتم عباس میرزا در دوران حکمرانی خود در تبریز آن را تملک کرده و عمارت دوطبقه‌ای در وسط استخر ایجاد نمود؛ سپس تپه‌ها و مزارع اطراف آن را به مجموعهٔ فوق ملحق ساخته و مجموعه‌ای از جوی‌ها و آبشارها مهیا ساخت که در نوع خود بسیار زیبا بود. ولی با درگذشت وی فرزندانش به تصور بدیمن‌بودن بنای فوق آن را رها کردند. از آن تاریخ تا سال ۱۳۰۹ خورشیدی که شهرداری تبریز اقدام به تعمیر و تبدیل آن به‌عنوان گردشگاه عمومی کرد، به‌صورت استخر ذخیرهٔ آب مزارع و فضای سبز شهر درآمده‌بود. رطوبت ناشی از نفوذ آب به پایه‌های بنای وسط استخر، شهرداری را مجبور ساخت که چندین‌بار آن را بازسازی نماید.
مثل شدست به بدیمنی آسمان کهن همان بهست که این خانه را خراب کنم