بدشگون
معنی کلمه بدشگون در فرهنگ عمید
معنی کلمه بدشگون در فرهنگ فارسی
بدفال بدبخت .
جملاتی از کاربرد کلمه بدشگون
ز بدشگونی داغی که نیک خواهد شد بود ز اختر بد بیشتر هراس مرا
در روم باستان، دنبالهدارها را بدشگون میپنداشتند. اما یکبار در هنگام برگزاری مسابقاتی که به افتخار ژولیوس سزار برپا میشد دنبالهداری در آسمان پدیدار شد. آگوستوس گفت که این ژولیوس سزار است که به آسمانها عروج میکند. سپس ستارهای را به مجسمه ژولیوس سزار در وسط شهر رم افزود. آن دنبالهدار هنوز هم به دنبالهدار سزار شناخته میشود.
در دیار عشق کانجا جغد را فر هماست بدشگونست آن سری کز سیل معماری ندید
داستان از زبان جمشید روایت میشود. او با تلاش بسیار موفق میشود دوستی دختر هنرمندی به نام اودت را به خود جلب کند. دریچهٔ اتاقهای آنها روبروی هم باز میشود. روزی جمشید متوجه میشود که کیف اودت پیش او جا مانده و بیاعتنا کیف را به پایین برای اودت پرتاب میکند. اودت شکستن آینهاش در کیف را بدشگون میداند و …
احمد نامه دلخواه که نوشته فرزندی هنر را همراه بود، تماشاگاه دیده و تیمارگاه دل افتاد. زبان را ستایش سرود و روان را سنگ آسایش گرفت. روزی که خاست بی نشست خسرو غازی خاک خواری بر سر اورنگ جمشید و افسر کی ریخت، تاکنون که نشست بی خاست شاه جوان بخت سپهر تخت مرز ری را پروین پایه و خورشید پی ساخت، هشت نامه نگاشته ام و فرستادن را به سر کار فرزندی خان باز گذاشته، او نفرستاد یا آرنده نداد، مرا گناهی نیست و بر راستی این گفت چون بار خدا که پیدا و نهان را آگاه است گواهی هست. چنین هنگام با چنان هنگامه کی دل انداز فراموشی کند یا خامه دمساز خاموشی گردد، خرید خانه و اندود بن تا آستانه همایون باد وبدشگونی را هزار ساله رخت بخت از کاخ و کریاسش بیرون، فرد:
در این زمان شخصیت رمبو، مقبول جامعهٔ ادبی نبود و به چشم شخصی خوشگذران و بدشگون نگریسته میشد، به گونهای که در جریان رسم نقاشی ورلن و رمبو توسط نقاش معروف، آنری فانتن لاتور، نویسندگان از رسم شدن کنار آنان امتناع ورزیدند.
استیوا برای استقبال از خواهرش به ایستگاه راهآهن میرود و آنجا با کنت ورونسکی برخورد میکند که او هم برای استقبال از مادرش، کنتس ورونسکایا، به ایستگاه آمدهاست. آنا و ورونسکایا در طی سفر، در یک واگن بودهاند و باهم صحبت کردهاند. وقتی که ورونسکی در کوپه به سراغ مادرش میرود، آنا را برای اولین بار میبیند، یک کارگر راه آهن به طور تصادفی جلوی قطار میافتد و کشته میشود. آنا این حادثه را بدشگون تعبیر میکند.
با اینکه ابرهای شوریده تیرهرنگ و توفانی به نظر میآیند و ظاهری بدشگون دارند اما معمولاً بدون تشکیل توفان به مرور ناپدید میشوند. این ابرها بیشتر در دشتهای بزرگ میانه ایالات متحده دیده میشوند و زمان ظهور آنها معمولاً بامداد یا ظهر و پس از باد و باران همراه با رعد و برق است.
بنوعی رغبت مردن فزون بود که دیدار طبیبان بدشگون بود
در دیار ماست از بس بدشگون اسباب کین هرکه دارد تیر و شمشیری، به دشمن میدهد