سرع

معنی کلمه سرع در لغت نامه دهخدا

سرع. [ س َ / س ِ ] ( ع اِ ) شاخ تر رَز بدانجهت که نازک میشود. || شاخ تر از هر درخت که باشد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

معنی کلمه سرع در فرهنگ فارسی

شاخ تر بدانجهت که نازک میشود شاخ تر از هر درخت که باشد

معنی کلمه سرع در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سِرّاً: راز - مطلبی که در دل پنهان کرده باشند و نخواهند دیگران از آن خبردار شوند
تکرار در قرآن: ۲۳(بار)
سرعت به معنی شتاب است. سریع: شتابنده . اسرع اسم تفضیل است . بدانید حکم برای او است و او از همه حسابگران تند کارتر است. سراع (به کسر س) جمع سریع است . سراعاً حال از ضمیر مجرور یعنی روزی زمین از بالای آنها شکافته شود و شتابان بر خیزد مثل . مسارعه به معنی مشارکت و تکثیر هر دو آمده است در بیشتر آیات قرآن به معنی تکثیر و مبالغه است مثل آیا گمان می‏کنند آنچه از مال و پسران به ایشان می‏دهیم در رساندن خیرات به آنها بیشتر سرعت نشان می‏دهیم ؟ . این هم ظاهراً برای مبالغه است یعنی به سوی آمرزش خدا بیشتر عجله کنید.

جملاتی از کاربرد کلمه سرع

دهستان ارجستان یکی از دهستان‌های شهرستان سرعین در استان اردبیل ایران است. این دهستان در بخش سبلان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، جمعیت آن ۳۲۶۹ نفر (در ۹۴۱ خانوار) بوده‌است.
روستای ویلادره یک روستای ییلاقی می‌باشد و در بهار و تابستان جمعیت بیشتری در خود جای می‌دهد. این روستا یک روستای توریستی بوده و هر ساله گردشگران بسیاری را به خود جذب می‌نماید. این روستا در دو کیلومتری سرعین واقع شده‌است و شغل اصلی مردم روستا دامداری و زنبور داری می‌باشد.
روستای در آباد مسایل شهرداری، پاسگاه انتظامی، امور قضایی و … اهالی خود را از طریق شهر سرعین پیگیری می کند و وابسته به سرعین می باشد.