معنی کلمه سخن خوار در لغت نامه دهخدا سخن خوار. [ س ُ خ َ خوا / خا ] ( نف مرکب ) گستاخ و بی ادب : خوار است خور شهریت از تن سوی مهمان شهریت علفخوار است مهمانْت سخن خوار.ناصرخسرو.این خوب سخن بخیره از حجت همواره مده بهر سخن خواری.ناصرخسرو ( دیوان چ کتابخانه تهران ص 470 ).رجوع به سخن خواره شود.
جملاتی از کاربرد کلمه سخن خوار از کمی مشتری جنس سخن خوار نیست تحفه گرانقیمت است جوش خریدار نیست گلخواره تن است جان سخن خوار است جانت نشود زگل چو تن کامل بر من، که فدای تو کنم جان عزیز خواری مپسند و این سخن خوار مدار گر کم کنم سخن ز فلک دلنشینترست زیرا که نزد عقل سخن خوار و زار نیست به نزدیک ایشان سخن خوار بود سپاهش همه سست و ناهار بود مرا نیز با مرز تو کار نیست که نزدیک بخرد سخن خوار نیست