یک پولی

معنی کلمه یک پولی در لغت نامه دهخدا

یک پولی. [ ی َ / ی ِ ]( ص نسبی ) مسکوکی که یک پول ارزد، یعنی نیم شاهی. که ارزش یک پول دارد: گنجشک یک پولی انااعطینا نمی خواند،یا گنجشک یک پولی یاهو نمی خواند. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه یک پولی در فرهنگ فارسی

مسکوکی که یک پول ارزد یعنی نیم شاهی که ارزش یک پول دارد

جملاتی از کاربرد کلمه یک پولی

دلار نفتی یا پترودلار، (به انگلیسی: Petrodollar) میزان حجم معاملات نفتی بر پایه دلار، یا دلارهای نفتی) است. در حقیقت واژه پترودلار یا دلارهای نفتی، به معامله هرگونه منابع طبیعی مانند نفت خام، که با ارز دلار انجام گرفته باشد، گفته می‌شود. تا پیش از موافقت‌نامه‌های ۱۹۷۱ و ۱۹۷۳ نفت اوپک به‌طور انحصاری، با واحد پولی دلار آمریکا به‌فروش می‌رسید، که تقاضای دائمی برای دلار در بازار ارزهای بین‌المللی ایجاد می‌کرد، ولی از آن پس، اوپک از یورو، دلار، ین، روبل یا ارزهای دیگر نیز استفاده نمود.
در دوران طلایی اسلامی یک اقتصاد پولی قدرتمند بر پایه چرخش پولی (دینار) حکم‌فرما بود. ممالک و قلمروهای مختلف اسلامی که قبلاً خودمختار و مستقل بودند دارای یک سیستم یک‌پارچه اقتصادی و پولی با واحد پولی مشترک شدند.
- مرجعی دقیق و قابل اعتماد در حوزه پولی و بانکی
با روی‌کار آمدن غازان، عنوان قاآن که اشاره‌ای به خاقان مغول بود از سکه‌ها برداشته شد. ایلخان جدید برای نمایش اقتدار و مشروعیتش شروع به ثبت چندین عنوان افتخاری مختلف مانند «پادشاه جهان»، «پادشاه اسلام»، «شهنشاه اعظم» و «سلطان الاسلام» بر سکه‌هایش کرد. هرچند که پس از تثبیت حکومتش و آغاز اصطلاحات پولی تنها به ذکر نام «غازان محمود» بر سکه‌ها اکتفا کرد. در گرجستان به‌دلیل اختلاف با اردوی زرین و لزوم پشتیبانی سیاسی خاقان برای حاکمیت بر آن سرزمین، ضرب سکه‌ها تا مدتی با همان فرمول سنتی «ضرب سکه توسط ایلخان به نام خاقان» ادامه یافت. از سال ۶۹۸ ه‍.ق تا ابتدای پادشاهی اولجایتو، طی یک روند چند ساله، سکه‌های اصلاحی به‌تدریج جایگزین سکه‌های گرجی-هولاکویی شدند.
خون‌بها مال یا پولی است که به سبب کشتن انسان یا نقص عضو به کسی که صدمه دیده است یا به بازماندگان او پرداخت می‌شود.
فقر مادی، تحصیلات پایین خانواده‌ها، باورهای سنتی و ضعف قوانین از جمله علت‌های اجتماعی ازدواج‌های زودهنگام است. در بیشتر موارد خانوادهٔ داماد به خانواده عروس که اغلب فقیر هستند پولی پرداخت می‌کنند (مثلاً به صورت شیربها).