کج خلقتی

معنی کلمه کج خلقتی در لغت نامه دهخدا

کج خلقتی. [ ک َ خ ِ ق َ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی کج خلقت :
کج خلقتی است علت ضم ورنه از چه کرد
ترک رضای من ز پی تاج دین حمید.ابن یمین ( دیوان ص 366 ).

معنی کلمه کج خلقتی در فرهنگ فارسی

حالت و چگونگی کج خلقت : کج خلقتی است علت خم ورنه از چه رو.

جملاتی از کاربرد کلمه کج خلقتی

تو به آدم به خلقتی مانند ورنه از راه حق نه‌ای فرزند
خاتم خلقتی و خاتم خلق در تو پوشیده آز جامهٔ دلق
تیلیش در تبیین این پرسش که چه عاملی بیرون از ما است که دائماً یارای مقاومت در برابر نیروهای ویرانگر را دارد و به انسان در برابر تهدید به مرگ و جهل و گناه، امنیت می‌بخشد، وارد مباحث الهیات به معنای اخص آن یعنی مباحث مربوط به خداشناسی می‌شود. اما باید به مسیری که تیلیش طی کرد توجه داشت. او در یک رفت و برگشت خود را مواجه با سوالاتی بنیادین دید، و با تحلیلی هستی‌شناختی به ماهیت ذاتی بشر با وصف مخلوقیت و تناهی رسید و از آن پس نتیجه گرفت که خدایی برای چنین خلقتی هست و چنین خدایی فرا و ورای هرگونه مرز و محدودیتی غیرِ متناهی است.
در آزمون خلقتی نبود به ز آگهی دلی که از آدم است ز آدم آگه شود
نکو اگر نگری هیچ خلقتی بد نیست تفاوتی بدو نیکی که هست در نظرست
گرفته فرو از سما تا سمک به هم خلقتی برده گوی از فلک