پی غلط افشردن

معنی کلمه پی غلط افشردن در لغت نامه دهخدا

پی غلط افشردن. [ پ َ / پ ِ غ َ ل َ اَش ُ دَ ] ( مص مرکب ) پافشاری نابجا کردن :
به یکی پی غلط که افشردم
رخت هندو نگر که چون بردم.نظامی.

معنی کلمه پی غلط افشردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) پا فشاری نابجا کردن : بیکی پی غلط که افشردم رخت هندونگر که چون بردم . ( نظامی )

جملاتی از کاربرد کلمه پی غلط افشردن

از آن ره به جایی نیاورده‌اند که اول قدم پی غلط کرده‌اند
بر قدمش سر همی نه ای دل و میرو تا نکنی پی غلط که راه همان است
پی غلط‌ کرده است بیدل آمد و رفت نفس خلق می‌آید به آیینی‌ که‌ گویا می‌رود
عهد و انصاف پی غلط کردند تا ازیشان نشان به کس نرسد
به یکی پی غلط که افشردم رخت هندو نگر که چون بردم
پی غلط کرده چو خرگوش همه شیر دلان ره به تنها شده تا کعبه به تنها بینند
مقصد خلق ازتب وتاب هوس موهوم ماند پی غلط ‌کردند از بس جاده‌ها باریک بود