داود بیک

معنی کلمه داود بیک در لغت نامه دهخدا

داودبیک. [ وو ب َ ] ( اِخ ) از حکام گرجستان. معاصر شاه اسماعیل است. ( حبیب السیر چ کتابخانه خیام ج 4 ص 571 ).
داودبیک. [ وو ب َ ] ( اِخ ) بومحمد غاری. این نام بهمین صورت در تاریخ بیهقی چ ادیب آمده است ( ص 139 ) در عبارت ذیل : «و برادرش ابوالقاسم نیشابوری سخت استاد و داودبیک بومحمد غاری مردی سخت فاضل و نیکو ادب و شعر ولیکن در دبیری پیاده...». اما در چ فیاض عبارت چنین است :«و برادرش... و ادیبک بومحمد درغاری مردی...». و پیداست که ضبط اخیر در صورت صحت شاهد ما نخواهد بود.

معنی کلمه داود بیک در فرهنگ فارسی

از حکام گرجستان معاصر شاه اسماعیل

جملاتی از کاربرد کلمه داود بیک

ابوالفضل سوری (صاحب دیوان خراسان) مسعود را آگاه ساخت که: «سلجوقیان و ینالیان سواری ده هزار از جانب مرو به نسا آمدند». صاحب دیوان خراسان همچنین نامه‌ای را که از جانب سران سلجوقی یعنی، یبغو، طغرل بیک و داود دریافت کرده بود، برای وزیر ارسال نمود.