جزوله

معنی کلمه جزوله در لغت نامه دهخدا

جزوله. [ ج ُ ل َ ] ( اِخ ) نام قبیله ای از بربر و نام شهری بر کنار دریا در اقصای مغرب مأخوذ از نام قبیله مذکور. ( یادداشت مؤلف ).

جملاتی از کاربرد کلمه جزوله

وی که در این زمان دارای قدرت فراوانی بود به قبایل مختلف هم مانند جزوله، لمطه، هنکیسه، درعه و صنهاجه نامه نوشت و آنها را به قبول طاعت خود دعوت کرد.
عبدالله بن یاسین (متوفای ۷ ژوئیه ۱۰۵۹) یزدان‌شانس و بنیان‌نهای جنبش و دودمان مرابطی بود. او از اعضای قبیله جزوله بود و به‌همین دلیل او را جزولی می‌خواندند. پدرش یاسین بن مکوک بن سیر بن علی جزولی تامنراتی بود. پس از او، یحیی یکم به سرکردگی جنبش و دودمان مرابطی رسید.
وی که در این زمان دارای قدرت فراوانی بود، به قبایل مختلف همانند جزوله، لمطه، هنکیسه، درعه و صنهاجه نامه نوشت و آن‌ها را به قبول طاعت خود دعوت کرد.