جام نوشیدن. [ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از شراب خوردن. ( آنندراج ). باده خوردن. می زدن. جام پیمودن. جام زدن. جام خوردن : مرا کین دولت امروز است در چنگ بدولت چون ننوشم جام گلرنگ.امیرخسرو ( از آنندراج ).
معنی کلمه جام نوشیدن در فرهنگ فارسی
کنایه از شراب خوردن
جملاتی از کاربرد کلمه جام نوشیدن
اگرچه ظروف بدستآمده از تپه فُلول، همچون ظروف دیگر از این حوزهٔ فرهنگی گسترده، دارای ویژگیهای هنر محلی هستند، اما آثاری از گرایشها خارجی را نیز نشان میدهند. پژوهشگران این گرایشها را بلافاصله پس از کشف آن دریافتند، به ویژه در نقوش گاههای نر ریشدار که متمایل به درونمایه (تِم) شناختهشده در میانرودان است. نقش درختی بر روی یک کوه، که بر روی یک جام نوشیدنی از تپه فُلول ترسیم شده، و گُرازهای وحشی را نشان میدهد، را میتوان با تزئینات بر روی مُهرهای بدستآمده از میانرودان مرتبط دانست. همین تِم بر روی یک ظرف نقرهای بدستآمده از یگ گور در گونورتپه در ترکمنستان یافت شدهاست. برخی از این حیوانات گوناگون ترسیمشده بر روی این ظرف را میتوان با همتای آن بر روی جامهای بدست آمده از تپه فُلول مقایسه کرد. در پشت این نقوش مناظر طبیعی از درختهای واقع بر روی کوهها ترسیم شدهاند.