لپوت

معنی کلمه لپوت در لغت نامه دهخدا

لپوت. [ ل َ ] ( ص ) کج. ( آنندراج ). ظاهراً از مجعولات شعوری است.
لپوت. [ ل ُ ] ( اِ ) اندرون رخسار. ( آنندراج ). لپ.
لپوت. [ ل َ ] ( اِخ ) لفوت. نام کوهی و موضعی میان راه فیروزه کوه به بارفروش. دُرن معتقد است که لپوت یا لفوت همان لابس یا لبوتس جغرافیانویسان قدیم است و محلی است که امیر محمدبن سلطانشاه لاودی و سلطان حسن لاودی از آنجابرخاسته اند. ( مازندران و استرآباد رابینو ص 158 ).

جملاتی از کاربرد کلمه لپوت

از قرن ۱۸ میلادی، زنان در محاسبات علمی و علوم رایانه ای نقش داشته‌اند، از جمله پیش‌بینی‌های نیکول-رین لپوت از ستاره دنباله دار هالی، و محاسبه ماریا میچل از حرکت زهره. اولین الگوریتم در نظر گرفته شده برای اجرای یک رایانه توسط آدا لولاسی بود که پیشگام این زمینه بوده‌است. گریس هاپر اولین شخصی بود که یک کامپایلر را برای یک زبان برنامه‌نویسی طراحی کرد. در طول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم و تا جنگ جهانی دوم، برنامه‌نویسی عمدتاً توسط زنان انجام می‌شد. مثالهای قابل توجه شامل رایانه‌های هاروارد، رمزگذاری در پارک بلتلی و مهندسی در ناسا است.