سیم سفید

معنی کلمه سیم سفید در لغت نامه دهخدا

سیم سفید. [ م ِ س َ / س ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مقابل سیم زرد در تار و غیره. ( یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به آهنگ شود.

معنی کلمه سیم سفید در فرهنگ فارسی

مقابل سیم زرد در تار و غیره

جملاتی از کاربرد کلمه سیم سفید

در سینه دلت مایل هر شعلهٔ آهی است در سیم سفید تو عجب سنگ سیاهی است
درویش در نواختن تار دست داشت. تا آن زمان تار دارای پنج سیم (دو سیم سفید، دوسیم زرد، و یک سیم بم) بود. اما با نگاه به سه‌تار به فکر افتاد سیم دیگری به تار بیفزاید و از آن هنگام تار دارای شش سیم شد و این عمل باعث ایجاد کوک‌های متنوع و جدید در تار شد.