جای مهر

معنی کلمه جای مهر در لغت نامه دهخدا

جای مهر. [ ی ِ م ُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کیسه کوچکی که مهر ( خاتم ) در آن نهند. کیسه کوچکی که مهر سجده در آن نهند. || پینه ای که بر پیشانی عباد از کثرت سجده پیدا شود. || جایی از صف جماعت که مهر در آن نهند بعلامت اینکه قبلا کسی این مکان را متصرف شده و هنگام نماز خواهد آمد. || مجازاً، موضوعی بهانه مانند برای طرح مجادله و نزاع : جای مهری برای خود گذاشته. رجوع به جای مهر گذاشتن شود.

معنی کلمه جای مهر در فرهنگ فارسی

کیسه مهر خاتم

جملاتی از کاربرد کلمه جای مهر

فنا و روشنی را از قیام و گریه شب دان که شمع این کرد تا دادند جای مهر رخشانش
درید از ناف او تا زیر سینه دریده گشت جای مهر و کینه
دل جای مهر تست چه پنهان کنیم راز چون روشن است پیش تو ما فی الضمیر ما
ز خون دیده من نامه به یار نویس به جای مهر که آمد تو انتظار نویس
اگر چند مشکین شد آن خوب‌چهر دژم شد دلارای را جای مهر
دادیم جای مهر تو را در زمین دل تخمی به خاک این ده ویرانه ریختیم
جای مهر است سینه نه کینه کینه در سینه رنج وآزار است
لذت دیدار نتوان یافت صائب از نقاب ماه جای مهر عالمتاب نتواند گرفت
به دل بر جفا کرد بر جای مهر بدین سر دگرگونه بنمود چهر
معمولا عبارت است از یک محفظه شیشه‌ای مهر و موم شده حاوی خاک و گیاه که می‌توان آن را برای رسیدگی باز نمود تا به گیاهان داخل آن دسترسی داشت. با این وجود تراریوم می‌تواند به جای مهر و موم بودن، باز نیز باشد. تراریوم اغلب به عنوان وسایل زینتی نگهداری می‌شود. تراریوم بسته، یک محیط منحصر به فرد برای رشد گیاه ایجاد می‌کند، زیرا دیواره‌های شفاف باعث می‌شود نور و گرما به تراریوم وارد شود.
پدر را نبد بر پسر جای مهر بریشان نبخشید گردان سپهر