جعبه ساز

معنی کلمه جعبه ساز در لغت نامه دهخدا

جعبه ساز. [ ج َ ب َ / ب ِ ] ( نف مرکب ) سازنده جعبه. آن که جعبه میسازد. آنکه شغل و کارش جعبه ساختن است.

معنی کلمه جعبه ساز در فرهنگ فارسی

سازنده جعبه . آن که جعبه میسازد آنکه شغال و کارش جعبه ساختن است .

جملاتی از کاربرد کلمه جعبه ساز

ساز منحصربه‌فرد ایرانی که در این تقسیم‌بندی قرار می‌گیرد سنتور است. این ساز شامل جعبه‌ای ذوزنقه‌ای است و از ۷۲ رشته سیم سفید و زرد تشکیل یافته است.
جعبه موسیقی گونه‌ای ساز مکانیکی است.
قبل از ۱۸۳۰، با توجه به عدم وجود جعبه یخ و انبار یخ چند آمریکایی از یخ برای سردسازی غذاها استفاده می‌کردند. وقتی جعبه و انبار گسترش یافت افراد از اره برای بریدن یخ استفاده کردند. قطعاً این روش سخت و خطرناک بود و قابل تجاری سازی نبود.
فضاهای جعبه سیاه در صنعت موسیقی نیز موفق هستند. این فضاها برای میزبانی از اجراهای آوازی و ساز، تمرین‌ها، نمایش‌ها و مسابقات استفاده می‌شوند.
این ساز در اندازه‌های مختلفی ساخته می‌شود و بعضی از گونه‌های آن، به شکل جعبه بر روی پایه یا میز قرار می‌گیرد.
فیلارمونی اصولاً «ظرف موسیقی است» وشبیه به ساز بزرگی است که دیوارهای بیرونی اش به پوسته تارک جعبه صوت می‌ماندشاروندر توضیح طرح خود نوشت «موسیقی در مرکز:همین اندیشه ساده استکه تالار موسیقی ارکسترفیلارمونی برلین را تعریف کرده‌استکل بنا را باید درنسبت باهمین اندیشه دانست»
برای تجزیه و تحلیل چیزی که به عنوان یک سیستم باز(open system) مدل سازی شده است ، با "رویکرد جعبه سیاه" معمولی ، فقط رفتار محرک / پاسخ برای استنباط کادر (ناشناخته) حساب خواهد شد. نمایش معمول این سیستم جعبه سیاه یک نمودار جریان داده است که در مرکز این جعبه قرار دارد.
سافت باکس حصاری از نور حاشیه‌ای در اطراف لامپ است که متشکل از سمت بازتابنده و دیواره‌های پشتی و ماده‌ای پراکنده ساز در مقابل نور است. جداره‌های جنبی و پشتی جعبه با پوششی از ورق آلومینیومی پوشانده می‌شود تا نور را به بهترین نحو منعکس کند. در برخی از مدل‌های تجاری موجود پراکنده ساز قابل برداشتن است تا بتوان از نور به تنهایی به عنوان نور افکن یا همراه با یک بازتابندهٔ چتری استفاده نمود.
بعد از خرید ویولن مجدداً به خانه دوستم رفتم تا ساز را کوک کند، که تمام این لحظات تا تنها شدن من و سازم عمری طولانی گذشت و وقتی که از آن‌ها خداحافظی کردم، ویولن را سخت در آغوش گرفته و با آن حرف می‌زدم تا به خانه رسیدم. آن شب حتی یادم رفت که شام بخورم و در اتاقی با سازم تنها مشغول راز و نیاز شده و موقع خوابیدن با اعتراض بقیه خواهر و برادرها به بستر خواب رفتم ولی خوابم نمی‌برد و تا صبح چندین مرتبه بیدار شدم، هر بار در جعبه ویولن را باز می‌کردم، خوب تماشایش می‌کردم و حتی آن را می‌بوسیدم و با آن صحبت می‌کردم و سرجایش می‌گذاشتم.