قیام مسجد گوهرشاد

معنی کلمه قیام مسجد گوهرشاد در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قیام مسجد گوهرشاد در سال ۱۳۱۴ شمسی در اعتراض به قانون تغییر لباس توسط حکومت پهلوی بود. علت اصلی این قیام و تحصن اعتراض به اجباری شدن کلاه شاپو و سیاست های تغییر لباس، و حصر آیت الله سید حسین قمی بود. این قیام در نهایت به شدت توسط رژیم سرکوب گردید و عده ای زیادی به خاک و خون کشیده شدند.
از سال ۱۳۱۳ که رضاخان در اولین و آخرین سفر خارجی خود به ترکیه تصمیم گرفت با زور چماق مانند ممالک فرنگی، اسباب ترقی و رفاه جامعه ایرانی را فراهم سازد، تا کنون ۷۷ سال می گذرد (). رضاخان مرده است و جوانان اکنون از این ادعای واهی، تنها فهرستی از خشونت و جنایات این قزاق چکمه پوش را در ذهن دارند. سر کلاف کشف حجاب در ایران، به تنها سفر رضاخان به ترکیه بر نمی گردد؛ بلکه قصه از آنجا آغاز می شود که عده ای روشنفکر از فرهنگ برگشته، به فکر طبابت جامعه خود افتادند و این به ظاهر طبیبان با نسخه اشتباه خویش، علاج درد نکردند. آنها نسخه پیچیدند که از فرق سر تا نوک پا، غربی شویم؛ با این تصور ساده دلانه که دامن کوتاه و کلاه شاپو، ما را همانند جوامع غربی به پیشرفت می رساند و با پا گرفتن این اندیشه غلط، حکومت رضاخانی به قدرت رسید. روشنفکران ایرانی به تنهایی به چنین اندیشه منوری نرسیدند؛ بلکه اعمال چنین سیاست هایی، در ترکیه توسط کمال آتاتورک، در ایران توسط رضاخان و در افغانستان توسط امان الله خان، به صورتی هماهنگ، توسط انگلیس تقویت و دنبال می شد؛ زیرا تضعیف و تحقیر باور اسلامی مردم منطقه، به معنای جلوگیری از شکل گیری مجدد تمدن اسلامی بود و تجددخواهی مورد تایید انگلیس، این خطر را مهار می کرد. امام خمینی (رحمة الله علیه) تاکید می کرد که استعمارگران برای به یوغ کشیدن ما، ابتدا «به سراغ زنان ما آمدند». وی با آگاهی از این سیاست غرب فرمود: «آنان چون می دیدند که زنان در نهضت مشروطه و پس از آن، نقش برجسته ای داشته اند و آنها هستند که می توانند حتی مردان را به میدان مبارزه بکشند، نخست به سراغ زنان ما آمدند».
اولین زن کشف کننده حجاب
تساوی حقوق زن و مرد، یکی از دوازده تعلیم اجتماعی بهائیت است و کشف حجاب و بی بندوباری زنان و مردان، ذیل آن قرار می گیرد. در دوره ناصرالدین شاه، اولین زنی که به صورت عمومی و علنی کشف حجاب کرد، زنی به نام زرین تاج بود که توسط سران بابیت، ملقب به طاهره و قرةالعین شد و تنها زنی است که از «حروف حی» محسوب می شود (لقبی که بر اساس حروف ابجد، به هجده نفر از اولین کسانی که به علی محمد باب ایمان آوردند، داده شد). نخستین واقعه کشف حجاب در ایران، پس از اسلام، در بدشت- در استان سمنان - روی داد. در این مکان عده ای از بابیان به سرکردگی محمدعلی قدوس و طاهره قرةالعین با دو هدف نجات باب از زندان ماکو و تعیین تکلیف بابیه با دین اسلام و اعلام جدایی و مخالفت صریح با دیانت حضرت ختمی مرتبت، دور هم جمع شدند. در این مکان قرةالعین در برخوردی کاملا متضاد با دین اسلام و مغایر با شرایط اجتماعی زمان خود، با به نمایش گذاشتن سیمای برهنه خویش، اولین زنی بود که با نسخ رسوم گذشته، زمینه های اجتماعی گسترش لادینی و اباحی گری را که از مقاصد استعمار بود، فراهم ساخت. بخش هایی از سخنرانی تاریخی امام خمینی (رحمة الله علیه) در عصر عاشورای روز ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه، ناظر به دست داشتن بهائیت در توجه ویژه به زنان، به وسیله طرح مسائلی مانند کشف حجاب و تساوی حقوق زن و مرد است؛ «یک حقایقی در کار است. یک حقایقی در کار است. شما آقایان در تقویم دو سال پیش از این یا سه سال پیش از این بهایی ها مراجعه کنید؛ در آن جا می نویسد: تساوی حقوق زن و مرد، رای عبدالبهاء است؛ آقایان از او تبعیت می کنند. آقای شاه هم نفهمیده می رود بالای آن جا؛ می گوید: تساوی حقوق زن و مرد. آقا! این را به تو تزریق کردند که بگویند بهایی هستی، که من بگویم کافر است؛ بیرونت کنند. نکن اینطور؛ بدبخت! نکن اینطور. تعلیم اجباری عمومی نظامی کردن زن، رای عبدالبهاء است... مطالب خیلی زیاد است؛ بیشتر از این معانی است که شما تصور می کنید. مملکت ما، دین ما، در معرض خطر است».
تغییر کلاه مردان، مقدمه کشف حجاب
برای آماده ساختن زمینه کشف حجاب، مجلس در ششم دی ماه ۱۳۰۷، قانون متحدالشکل نمودن لباس ها را تصویب کرد. بر اساس این قانون، پوشیدن کت و شلوار و کراوات و کلاه فرنگی برای مردان، الزامی شد. تلاش های رضاخان باعث شد تا عده ای از زنان غرب زده، به ویژه زنان درباری و زنان دولت مردان، به صورت بی حجاب یا بدحجاب، در مجامع و معابر عمومی ظاهر شوند و مردم نیز تحت تاثیر اختناق و ظلم رضاخانی، حساسیت لازم را از خود نشان ندادند. تعویض کلاه مردان، مقدمه کشف حجاب زنان بود و هیچ کس جرات نکرد به صورت آشکار به آن اعتراض کند. قانون رضاخانی: روسپیان باید چادر سر کنند! با اعلام قانون منع حجاب، آیین نامه زیر طی بخش نامه هایی به تمامی مراکز دولتی و غیردولتی ابلاغ شد: ۱. اعطای وام به کارمندان دولت جهت خرید لباس مناسب برای همسرانشان، به منظور حضور در جشن ها و میهمانی ها. ۲. توبیخ و در مواردی اخراج کارمندان دولت، در صورت عدم حضور آنها و همسرانشان (بدون حجاب) در ضیافت ها. ۳. بازداشت و مجازات مخالفان کشف حجاب. ۴. ممانعت از ورود زنان باحجاب به فروشگاه ها، سینماها، گرمابه های عمومی، درمانگاه ها و یا ممانعت از سوارشدن آنها به درشکه و اتومبیل. برای اهانت بیشتر به زنان چادری، روسپیان حق بی حجاب شدن نداشتند. مجله شهربانی نیز آماری از جرائم اعمال منافی را که در زیر چادر انجام شده بود، ارائه داد. حکومت با اقدام به این تبلیغات، سعی می کرد نماد عفت را به سمبل بی عفتی تبدیل کند.
جشن شیراز، مقدمه قیام گوهرشاد
...

جملاتی از کاربرد کلمه قیام مسجد گوهرشاد

در سال ۱۳۲۴ در کابینه صدرالاشراف به او پیشنهاد وزارت امورخارجه شد اما به علت اعتراضهایی که به سابقه استانداری او قیام مسجد گوهرشاد باز می گشت، صدر الاشراف از این پیشنهاد منصرف شد و او را به عنوان سفیر به ایتالیا فرستاد.
تائب نقشی اساسی در قیام مسجد گوهر شاد داشت و در جریان قیام از ناحیهٔ پا مورد اصابت گلولهٔ مزدوران رضاخانی قرار گرفته و دو سال و اندی در زندان قصر زندانی شدند.
پاکروان در سال ۱۳۰۸ به عنوان وزیرمختار به اتریش و سپس ایتالیا فرستاده شد و در سال ۱۳۱۰ به مقام سفارت ایران در شوروی رسید. در سال ۱۳۱۳ به ایران بازگردانده و مقام استانداری خراسان به او داده شد. قیام مسجد گوهرشاد در زمان استانداری او رخ داد. نقش او در سرکوب قیام گوهرشاد باعث برکناری و بازداشت و پیگرد قضائی او پس از شهریور ۱۳۲۰ شد اما در نهایت برایش قرار منع تعقیب صادر شد.
انتخاب سرلشکر مطبوعی به ریاست دادگاه دوم هم بسیار جالب بود. سرلشکر مطبوعی، که همسن و همکلاس سرتیپ درخشانی در مدرسه نظام بود، همان کسی است که چند سال قبل از آن به هنگام قیام مسجد گوهرشاد فرمانده لشکر مشهد بود و قتل‌عام گوهرشاد به دستور او انجام گردید. وی به همین دلیل بعد از انقلاب اعدام گردید. مطبوعی در شهریور ۱۳۲۰ فرمانده لشکر آذربایجان بود و روز سوم شهریور که روس‌ها حمله کردند قبل از همه محل خدمت خود را ترک کرد و افسران و افراد را بدون تکلیف گذاشت. وی جزو افسرانی بود که قرار بود بخاطر قصور در برابر حمله خارجی محاکمه شوند و اکنون که پنج سال از آن وقایع می‌گذشت به ریاست دادگاه فرمانده همان لشکر منصوب شده بود!
اسدی دوره بعد نیز نماینده سیستان در مجلس بود. در اواخر آن دوره در دی ۱۳۱۳ به مدیریت بانک فلاحت منصوب شد که تازه تشکیل شده بود و برادرش علی‌اکبر به جای او در دوره دهم به مجلس رفت. در پی قیام مسجد گوهرشاد که به کشتار ۲۱ تیر ۱۳۱۴ انجامید، تقصیر قیام به گردن پدرش افتاد. او از نیابت تولیت برکنار و محاکمه و در ۲۹ آذر ۱۳۱۴ در مشهد تیرباران شد. سلمان اسدی هم پس از اعدام پدرش مدتی زندانی شد و سپس در بیرجند در شرایط نامساعدی تحت نظر بود.