گزافه کار

معنی کلمه گزافه کار در لغت نامه دهخدا

گزافه کار. [ گ ُ / گ ِ / گ َ ف َ / ف ِ ] ( ص مرکب ) گزافکار.تندرو. مسرف. مفرط. عبث کار. بیهوده کار :
اندر دوید و مملکت او بغارتید
با لشکری گزاف سپاهی گزافه کار.منوچهری.و رجوع به گزافه کاری شود.

معنی کلمه گزافه کار در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه کارهای عبث کند بیهوده کار . ۲ - مبالغه کننده مفرط : اندر دوید و مملکت او بغارتید با لشکری گزاف و سپاهی گزافه کار . ( منوچهری ) ۳ - اسراف کننده مسرف .

جملاتی از کاربرد کلمه گزافه کار

گسیل کرد به کاری گزافه پور جوان بشد جوان و شد از مرگ او نوان رستم
اندر دوید و مملکت او بغارتید با لشکری گران و سپاهی گزافه کار
هرودیانوس، مورخ یونانی، در سده سوم میلادی می زیست. دوران زندگی او را میان ۱۷۹ تا ۲۴۱ میلادی می‌دانند. وی در اسکندریه متولد شد و در روم زندگی کرد. هرودیانوس صاحب تألیفی به نام تاریخ روم است که در هشت جلد نوشته شده و به زبان یونانی است. وی در همین کتاب، گزارشی از روی کار آمدن اردشیر ساسانی ارائه داده است. مورخین وی را مردی گزافه گو و نادرست و آثار او را غیرقابل اعماد خوانده‌اند.