گاری چی
معنی کلمه گاری چی در فرهنگ عمید
معنی کلمه گاری چی در فرهنگ فارسی
دهی از شهرستان بجنورد
جملاتی از کاربرد کلمه گاری چی
گروه تا شب مشغول هدایت گله زامبی است که بالاخره با تاریکی هوا نجواگرها دست به کار میشوند و به گروه و گاری حمله میکنند و افراد نیز مقاومت میکنند تا جایی که یکی از نجواگران باعث پنچر شدن گاری میشود و گروه به جنگل فرار میکند و نجوا گران با تبر باندهای صوتی را تخریب میکنند و دریل با بیسیم به گابریل میگوید که زامبیها در حال برگشتن هستند و دریل تصمیم میگیرد که برای نجات اعضای تیم به میان گله برود و نجواگران را یک به یک شکار کنند.
اگر خائنی، مُدْبِری، ناکسی لئیمی، بدآموز گاری، خَسی
«مادر من در ماجرای نسلکشی ارمنیها در یک گاری مخفی و به ایران آورده شده بود. در چنین شرایطی پدربزرگم به ایران میآید و پزشک آیتالله بروجردی میشود. به رغم تفاوت دین، این احساس امنیت را داشتهاند. پدرم هم در شرایطی که عموهایش را در زندانهای شوروی کشته بودند فرار میکند و به ایران میآید. به بروجرد میرود و عاشق مادرم میشود.»
و گفت: علامت فقر خوف فقر است. و گفت بلندترین پرهیز گاری تواضع است.