کیفر با باد

گفتمش چون پی برد اندر سر زلفت کمال گفت با باد صبا شو راه هندستان بپرس

پرچ‌کن‌ها از سازوکارهای مختلفی برای پرچ‌کردن استفاده می‌کنند، به عنوان نمونه پرچ‌کن ممکن است دستی با بادی (پنوماتیک) باشد.

پس از دو سال و شش ماه، دینی از آسایشگاه روانی ویچیتا مرخص می‌شود درحالی‌که که می‌فهمد پدر باد آس همه‌چیزش را ازدست‌داده و خودکشی کرده همسرش به تولسا رفته تا با والدینش در آنجا زندگی کند. خواهر باد نیز در یک تصادف رانندگی کشته‌شده‌است. مادر دینی سعی می‌کند که او را از هر غم و اندوه که ممکن است بر اثر ملاقات با باد به وجود آید، محافظت کند. هنگامی‌که دوستان دبیرستانی دینی برای دیدارش می‌آیند، مادر وانمود می‌کند که محل زندگی باد را نمی‌داند بااین‌حال، پدر دینی شجاعانه می‌گوید که باد اکنون در مزرعه قدیمی خانوادگی‌اش به دامداری مشغول است. دوستان دینی او را با ماشین به مزرعه باد می‌رسانند. دینی مشتاقانه در آنجا باد را ملاقات می‌کند و می‌فهمد که باد با آنجلینا ازدواج کرده و یک پسر کوچک به نام «باد جونیور» دارد. دینی نیز به باد می‌گوید که قصد دارد با جان که در حال حاضر یک دکتر در سینسیناتی است، ازدواج کند. در طول دیدار مختصر، دینی و باد متوجه می‌شوند که هیچ‌کدام خوشبخت نیستند و باید در برابر هجوم حوادث شکیبا بوده و آن را قبول کنند.

برفتند ز ایوان قیصر به درد کتایون و گشتاسپ با باد سرد

گل‌های آن معمولاً تک‌جنسیتی هستند و در یک درخت هر دوی نر ماده آن قرار دارد و معمولاً با باد گرده‌افشانی می‌کنند. میوه بلوط آن قطری در حدود ۲ تا ۳ ساتنی‌متر دارد. این گونه معمولاً در برابر حشرات و بیماری‌های قارچی بسیار مقاوم است.

معمولاً شنیده می‌شود که افراد می‌گویند به گل‌های رنگارنگ و معطر مانند گل سرخ حساسیت دارند. در واقع، تنها گل فروش‌ها، باغبان‌ها و کسانی که به مدت طولانی در ارتباط با این گل‌ها باشند، به گرده‌های این گیاهان حساسیت نشان می‌دهند. اکثر مردم تماس کمی با دانه‌های گرده بزرگ، سنگین و مومی گیاهان گل دار دارند زیرا این نوع از گرده‌ها با باد حمل نمی‌شوند اما توسط حشرات مثل پروانه‌ها و زنبورها حمل می‌شوند.

بلندای این درخت به ۳۵ متر می‌رسد و قطر تنه آن ۲٫۵ متر می‌شود. برگ‌های آن ۱۰ تا ۲۰ سانتیمتر درازا و ۳ تا ۵ سانتی‌متر پهنا دارند. میوه‌های آن با باد گرده‌افشانی می‌شوند.

آنکه هوشم برد از تن نکهت پیراهنش گر بیاید باز با باد صبا گویم که کیست

فرستاده ی خویش را داد و گفت که با باد خواهم که باشی تو جفت

در نفس دل بدهی چون گل صد برگ بباد گر بدانی که چو بویست که با باد صباست

همه آفاق شود مشک فشان گر نفسی راز گیسوی تو با باد صبا بگشایم

سپس مى افزايد: هرگز سايه (آرام بخش ) با باد داغ و سوزان يكسان نيستند (و لاالظل و لا الحرور).

پس آنگه هر دو بر مرکب نشستند به خوش رفتن گرو با باد بستند

خاطرات اسب سیاه فیلمی سینمایی محصول مشترک ایران و ترکیه، ساختهٔ شهرام علیدی فیلمساز کُرد ایرانی ست. در این فیلم به کمک اسطوره‌های بومی و ایده‌های تخیلی، نگاهی نو به رابطه اسب و انسان ارائه می شود. بعد از زمزمه با باد، این دومین ساخته بلند این هنرمند سنندجی است که اکران عمومی آن در آذرماه ۱۳۹۵ در قالب مجموعه هنر و تجربه با حضور کارگردان در زادگاهش آغاز شد.

یکی پیک با باد همراه کرد پدر را ازین مژده آگاه کرد

میویس گری (ترون)، نویسنده رمان‌های جوانان است که بعد از طلاق گرفتن، تصمیم می‌گیرد به زادگاه خود شهر مرکوری برگردد تا با بادی (ویلسون) دوست‌پسر دوران دبیرستان خود، مجدداً رابطه ایجاد کند. اما وقتی متوجه می‌شود بادی ازدواج کرده و در حال بچه‌دار شدن است، با کمک دیگر دوست دوران دبیرستان خود مت (اوسوالت) تلاش می‌کند تا ازدواج بادی را برهم زنند و…

از فیلم‌ها یا مجموعه‌های تلویزیونی که وی در آن‌ها نقش داشته است، می‌توان به با باد شرق، «قلب‌های بی‌قرار» (۱۹۲۸) و «ترانه‌های دولورِس» (۱۹۴۷) اشاره نمود.

یکی گشت با باد نزدیک اوی جفا پیشه شد جان تاریک اوی

کجا خواهران جهاندار جم کجا تاجداران با باد و دم

از فیلم‌هایی که وی در آن نقش داشته‌است، می‌توان به ویریدیانا، با باد شرق، صد اسلحه، قلعه فو مانچو، آریزونا کلت بازمی‌گردد و اگه خدا ببخشه من نمی‌بخشم اشاره کرد.