کویر سیستان

معنی کلمه کویر سیستان در لغت نامه دهخدا

کویرسیستان. [ ک َ رِ ] ( اِخ ) قسمتی است از ولایت سیستان از کوههای قائن تا نوشکی. طول آن 600 هزارگز است و ظاهراً بدترین نقاط ایران می باشد و دشت ناامید در شمال شرقی آن واقع است. بااینکه رود هیرمند در آن جاری است بر اثر فرورفتگی سطح آن 90 گز از نقاط مجاور پائین تر است. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 485 ).

معنی کلمه کویر سیستان در فرهنگ فارسی

بخشی است از باختر سیستان که نزدیک به ۶٠٠ کیلومتر وسعت دارد و از بد آب و هواترین نواحی ایران است در حالیکه جلگه سیستان در ردیف زرخیزترین سرزمینهای دنیا بشمار میرود .

جملاتی از کاربرد کلمه کویر سیستان

در مناطق حاشیه کویر مرکزی، سیستان و بلوچستان، فارس، خوزستان، بندرعباس و احتمالاً جزیره قشم زندگی می‌کند (روباه‌های جزیره قشم از نظر شکل ظاهری با سایر روباه‌ها متفاوتند. برخی شبیه روباه معمولی و برخی نیز شباهت‌هایی به روباه شنی دارند. تاکنون هیچ‌گونه مطالعه‌ای در مورد روباه‌های جزیره قشم صورت نگرفته است).
بهشت در کویر روستایی در دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان میرجاوه استان سیستان و بلوچستان ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۲۲ نفر (در ۴ خانوار) بوده است.
«رام شهرستان» سرزمین اولیه سیستان، در محدوده‌ای میان کرمان و سیستان امروزی قرار داشت که به علت تغییر مسیر رود هیرمند و تبدیل این منطقه به بیابان، مردم مجبور به ترک این شهرستان و تأسیس زرنگ شدند. با وجود مدفون شدن رام شهرستان در زیر شن‌های کویر، تا قرن چهارم برخی از ابنیه و خانه‌های آن پابرجا بوده است.
سرزمین اولیه سیستان دورتر از محل کنونی در محدوده‌ای میان کرمان و سیستان امروزی قرار داشت که «رام شهرستان» و «ابرشهریار» نامیده می‌شد.تمرین به علت تغییر مسیر رود هیرمند و تبدیل این منطقه به بیابان، مردم مجبور به ترک رام شهرستان و تأسیس شهر زرنگ شدند. با وجود مدفون شدن رام شهرستان در زیر شن‌های کویر، تا قرن چهارم برخی از ابنیه و خانه‌های آن پابرجا بوده است.
خراسان سرزمینی است که در غرب از دَهِستان، گرگان، مازندران، دامغان و بسطام (کومِش)، دشت کویر و کویر لوت آغاز می‌شود و در شرق تا چین و هند کشیده شده است. از جنوب تا شمال کرمان، سیستان، غزنی (زابلستان) و کابلستان و از شمال به آمودریا (جیحون) و در پس آن سُغد و خوارزم می‌رسد. خراسان شامل چهار بخش بوده است و هر بخش به نام فرمانروای آنجا مشهور بوده است. هر کدام از این چهار بخش را یک «رب» یا «ربع» می‌نامیده‌اند. نواحی شامل این چهار ربع اصلی به شرخ ذیل بوده است:
از قرن ۹ هجری قمری نام خراسان بر تمام ایالات اسلامی در شرق کویر لوت تا هندوکش به استثنای سیستان و بلوچستان و قهستان در جنوب اطلاق می‌گردیده است. پس از جنگ هرات در سال ۱۲۴۹ ه‍.ش خراسان به دو قسمت تجزیه شد و قسمتی که در غرب رودخانه هریرود واقع بود جزو ایران و شرق آن ضمیمه افغانستان گردید. در سال ۱۲۸۵ه‍.ش ایران به چهار ایالت بزرگ تقسیم شد که عبارت بودند از آذربایجان ،کرمان و بلوچستان، فارس و بنادر و خراسان و سیستان.
ابن حوقل در قرن چهارم در کتاب (صوره الارض) دربارهٔ مسافت‌های سیستان می‌نویسد: از سیستان به جزأ سه منزل و فاصله فره و قرنین دو منزل و فاصله نه و فره یک منزل بزرگ است و این دو به روی یکدیگر و در سمت بیابان اند «نه» را در گذشته به فاصله کمی در باختر دریاچه زره (نام ولایتی در سیستان) در مرکز قهستان و بر لب کویر بزرگ دانسته‌اند. یاقوت و حمدالله مستوفی و مقدسی نیز اسم نه را برده‌اند. توصیف مقدسی در قرن چهارم از «نه» چنین است: «نه» باروئی دارد که جامع در آن است ساختمان‌هایش از گل است و بیشتر آبشان از کاریزهاست.
قاورد به راه‌های تجاری نیز اهمیت داد و برای بهبود وضع بازرگانی و کمک به مسافران و کاروان‌ها، در مسیرهای پر رفت‌وآمد تجاری، تسهیلاتی ایجاد کرد؛ از جمله اقدامات وی در این زمینه، ساخت میل‌هایی در طول مسیر راه‌های تجاری بود. این میل‌ها از چند فرسنگی دیده می‌شد و از سردرگمی مسافران و تجّار جلوگیری می‌کرد. به امر سلطان، در کنار این میل‌ها، آبگیر و حوض و حمامی از آجر ساخته شد تا مسافران، بازرگانان و اسبان و شترانشان، استراحتی کنند و آبی بنوشند. راه تجاری کرمان به سیستان، یکی از این راه‌ها است که هنوز، آثار بناهای قاوردی در آن مشاهده می‌شود. این راه از میان کویر لوت عبور می‌کرد. به دستور ملک قاورد، در این راه، از سرِ درّه تا فهرجِ بم، که بیست و چهار فرسخ (حدود یکصد و چهل کیلومتر) را در بر می‌گرفت، در هر سیصد قدم میلی به ارتفاع دو برابر قامت انسان، ساخته شده بود؛ به نحوی که شب از پای هر میل، میل دیگر دیده می‌شده‌است. علاوه بر این میل‌ها، کاروانسراها، حصارها، مناره‌ها و چاه‌های آب بسیاری نیز در طول مسیرهای تجاری ایالت کرمان ساخته شد. وی همچنین، در ده فرسنگی یزد، چاهی بنا نهاد که به چاه قاوردی مشهور بود، که مورد استفاده تجار بین کرمان و یزد قرار می‌گرفت و همیشه مأموری برای حفاظت از آن، در کنار چاه مستقر بود.
نهبندان جنوبی‌ترین شهر استان خراسان جنوبی است و در ارتفاع ۱٬۱۹۶ متری از سطح دریا قرار گرفته است. این شهر به اقتضای موقعیت طبیعی و مجاورت با کویر در دشتی نسبتاً وسیع واقع شده است. این شهرستان، از نظر ناهمواری، در شمال شامل ارتفاعاتی است که ارتفاع قله‌های آن به ۲٬۵۰۰ متر می‌رسد. کوه سرخ، کوه بیدمشک و کوه بوبک از جمله این ارتفاعات هستند. شهرستان نهبندان از شمال به کوه‌های کم ارتفاع بهاران و شهرستان بیرجند، از شرق به کوه‌های گرم و کشور افغانستان و شهرستان زابل، از غرب به بلندی‌های کوه‌های چشمه، شاهکوه، کوه هاری و کرمان و از جنوب به دامنه کوه‌های استند و استان سیستان و بلوچستان محدود می‌شود. آب وهوای نهبندان به دلیل مجاورت با کویر در گروه آب و هوای گرم و خشک قرار دارد.
او در بیرجند به تدریس زبان فرانسوی در مدرسه شوکتیه مشغول شد و با برگزاری جلسات تفسیر قرآن در مساجد و تکایا به سخنرانی علیه استبداد ادامه داد تا آنکه در سال ۱۳۱۲ و برای دومین بار وادار به تبعید شد، این بار به زاهدان که در آن زمان شهری نوبنیاد بود. در زاهدان، وی تا پایان عمر به مطالعه، تألیف و کشاورزی در باغی که خود در کویر بنا کرده بود مشغول گشت که امروزه این باغ به کلات کامبوزیا شهرت دارد. وی همچنین در قلب کلات، کتابخانه‌ای به منظور ایجاد محیطی مناسب برای تحقیق و پژوهش، و کانونی برای گردهماییِ روشنفکران و فعالان سیاسی، و نیز به منظور تشکیل جلساتِ بحث و گفتگو در باب موضوعات مختلف تأسیس کرد. کامبوزیا در سالهای آغازین تبعیدش در زاهدان انجمن حقایق اسلامی که یک انجمن سیاسی مخفی بود را اداره می‌کرد و نیز انجمن دانش پژوهان اسلامی را بنیان گذاشت. او برای مدتی نیز مسئولیت حزب ایران در استان سیستان و بلوچستان را برعهده داشت که با وقوع کودتای ۲۸ مرداد و آغاز دور تازه‌ای از سرکوب‌ها، این حزب نیز مانند سایر احزاب منحل و غیرقانونی اعلام شد.[نیازمند منبع]