معنی کلمه پاسخ سرای در لغت نامه دهخدا
نهاده بدو گوش پاسخ سرای
پر اندیشه شد ز آن سخن رهنمای.فردوسی.فرستاده آمد همان رهنمای
دل و گوش بیژن بپاسخ سرای.فردوسی. || معبّر. گذارنده خواب :
چو بابک سخن برگشاد از نهفت
همه خواب یکسر به ایشان بگفت
پر اندیشه شد ز آن سخن رهنمای
نهاده بدو گوش پاسخ سرای
سرانجام گفت ای سرافراز شاه
بتأویل این کرد باید نگاه
کسی را که دیدی تو زینسان بخواب...فردوسی.