پاسخ سرای

معنی کلمه پاسخ سرای در لغت نامه دهخدا

پاسخ سرای. [ س ُ س َ ] ( نف مرکب ) جواب دهنده. پاسخ ده. پاسخ گوی. پاسخ گذار. جواب آورنده :
نهاده بدو گوش پاسخ سرای
پر اندیشه شد ز آن سخن رهنمای.فردوسی.فرستاده آمد همان رهنمای
دل و گوش بیژن بپاسخ سرای.فردوسی. || معبّر. گذارنده خواب :
چو بابک سخن برگشاد از نهفت
همه خواب یکسر به ایشان بگفت
پر اندیشه شد ز آن سخن رهنمای
نهاده بدو گوش پاسخ سرای
سرانجام گفت ای سرافراز شاه
بتأویل این کرد باید نگاه
کسی را که دیدی تو زینسان بخواب...فردوسی.

معنی کلمه پاسخ سرای در فرهنگ فارسی

( اسم صفت ) ۱- جواب دهنده پاسخگوی پاسخ گزار . ۲- جواب آورنده . ۳- گزارند. خواب معبر .

جملاتی از کاربرد کلمه پاسخ سرای

چو پاسخ یافت هرمز از بر شاه روان شد تا سرای خواهر شاه