شتر در قران

معنی کلمه شتر در قران در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شتر در قرآن. شتر در زبان عربی اسامی متعددی دارند، در قرآن نیز به چند نام از آن اسم برده شده است.
نام های شتر در قرآن به شرح زیر است:
← ابل
۱. ↑ قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۱۹.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۲۴۸، برگرفته از مقاله «حیوان».
...

جملاتی از کاربرد کلمه شتر در قران

چنان رشته دوک دست عجوزان مهار شتر در کف ساربان‌ها
از بین این گوشه‌ها، چند موردش با تغییر مد همراه هستند (شامل زابل، مویه، حصار، مخالف و منصوری) و طلایی به خاطر اهمیت مدال این گوشه‌ها، آن‌ها را «گوشه‌های درجه یک» دستگاه چهارگاه نامیده‌است. بقیهٔ گوشه‌ها در مد یکی از این گوشه‌های اصلی اجرا می‌شوند (مثلاً زنگ شتر در مد درآمد چهارگاه، و بسته‌نگار در مد زابل اجرا می‌شود).
به زیر شتر در دو اسب و دو مرد که پرخاش جویند روز نبرد
دومین نقش برجسته مربوط به پیروزی بهرام دوم بر اعراب بیابانگرد می‌باشد. در این نقش برجسته بهرام سوار بر اسب در سمت چپ نقش قرار داشته و اعراب در حال راهنمایی توسط سرداران ایرانی به منظور پیشکش اسب و شتر در مقابل او دیده می‌شوند.
ازان حیله مسکین شتر در حجاب به دستور خود خفت در رود آب
شتر در شتر رفت فرسنگها ز زرین و سیمین وز رنگها
مساءله 4 - اشكالى در اين نيست كه فروختن كود حيوانى اگر منفعتى داشته باشدجائز است ، و اما نسبت به بولهاى پاك : اشكالى نيست در اينكه فروختنبول شتر (كه در بعضى از موارد دواى سينه درد است ) جائز است ، و امابول غير شتر در آن اشكال هست بعيد نيست در صورتى كه منفعتحلال و عقلائى داشته باشد جائز باشد.
قطعاً کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، و از پذیرفتن آنها تکبّر ورزیدند، درهای آسمان (برای نزول رحمت) بر آنان گشوده نخواهد شد، و در بهشت هم وارد نمی‌شوند مگر آنکه شتر در سوراخ سوزن درآید!! (پس هم چنانکه ورود شتر به سوراخ سوزن محال است، ورود آنان هم به بهشت محال است) این‌گونه گنهکاران را کیفر می‌دهیم .
با قلاور مبال باید رفت با شتر در جوال باید رفت
تو خوش خفته در هودج کاروان مهار شتر در کف ساروان

فرمود: شترى را مى بينم كه جنازه اى را حمل مى كند و مردى را مى بينم كه شتر را مىراند و مرد ديگرى زمام آن را مى كشد و به زودى بعد از گذشت سه روز بر شما وارد مى شوند. وقتى روز سوم فرا رسيد، آن دو مرد به همراه شتر در حالى كه جنازه اى بر روى آن بسته شده بود، وارد شدند و بر جماعت سلام كردند. اميرالمؤ منين (ع ) بعد ازاحوالپرسى از آنها پرسيد: شما كى هستيد و از كجا مى آييد و اين جنازه كيست و براى چه آمده ايد؟

دل تنگم چه جای محمل عشق شتر در چشمه سوزن نگنجد

گفتند: بلى . حضرت فرداى آن روز آن ها را به جبانه برد و منافقين خيال مى كردند كه حضرت مفتضح خواهد شد. وقتى كه به آن جا رسيدند حضرت دو ركعت نماز خواند و به آرامى دعا كرد و با چوب دستىرسول خدا(ص ) به سنگى زد و از آن صدايىمثل ناله شتر حامله شنيده شد. آن گاه سنگ شكافه شد و سر شتر در حالى كه با افساربود، از آن بيرون آمد. به امام حسن (ع ) فرمود:(افسارش را بگير) تا اين كه صدشتر سياه موى بچه دار از آن بيرون آمد.

همه‌شب شب سیاهی می‌سرشتی شتر در شب سیاهی می‌نوشتی
چند لحظه نگذشته بود كه ديدم در آخرهاى بيابان ، شبحى پيدا شد، نگاه به آن مىكردم كه در اندك زمانى به من رسيد، ديدم جوانى گندمگون و زيبا با لباسى پاكيزه ،و با شكل افراد شريف سوار بر شتر در كنارم ايستاده ، همراهش ظرف آبى بود، سلامكردم ، جواب سلام مرا داد آنگاه فرمود: تشنه هستى ؟ عرض كردم آرى ، كاسه آبى به منداد از آن آشاميدم ، سپس ‍ فرمود: مى خواهى به كاروان برسى ؟ عرض كردم : آرى ،فرمود: سوار بر شتر شو، سوار شدم من عادت داشتم كه دعاى حرزيمانى رابخوانم ، مشغول خواندن آن دعا شدم چند دقيقه نگذشته كه به محلى رسيديم ، به منفرمود: اينجا را مى شناسى ؟ عرض كردم آرى ، اينجا ابطح (ريگزار نزديك منىحدود مكه ) است ، فرمود: پياده شو، پياده شدم ، و ديگر كسى را نديدم ، فهميدم كه او اماممهدى (عليه السلام ) بود، بسيار از مفارقت او تاسف خوردم و اندوهگين شدم كه چرا او رانشناختم .

ورود پيامبر اكرم (صلّى اللّه عليه وآله ) به مدينه و خوابيدن شتر در خانه ((ابو ايوبانصارى ))(117) كه به قول سلمان فارسى (ره ): ((در مدينه از او فقيرتر نبود.))،چه درسى به ما مى دهد؟ جز توجه به محرومان و عزيز كردن طبقه بى بضاعت و بى اعتنايى به نام ها و نشانه ها و...؟

من بدون کتاب نمی‌توانم زندگی کنم و باید کتابخانه‌ام را هر جا هستم همراه داشته باشم. در حالی که برای حمل کتاب هایم حداقل چهار صد شتر لازم است و این مقدار شتر در دسترس نیست.

شـود، هـمان طور كه شخصى تشنه ، آب در خواب مى بيند و كسى كه در انتظار سفر كردهاى اسـت آمـدن او را از سفر بخواب مى بيند (و از قديم گفته اند شتر در خواب بيند پنبه دانه !...)

شتربانا، فرود آور زمانی محملش ورنه ز آب چشم من ترسم شتر در گل فرو ماند
چون شتر در ره درآی و بارکش بار طاعت بر در جبار کش