دودمه. [ دُ دَ م َ / م ِ ] ( ص نسبی ) دارای دودم و دولبه. ( ناظم الاطباء ). دودم. دارای دوتیغه و دولبه. که با دولب ببرد و بشکند. که از دو سوی برد: تیغ دودمه. تبر دودمه. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دودم شود. دودمه. [ دُ دَ م َ / م ِ ] ( ص نسبی ) با دوبار دم. که دوبار دم دیده یا کشیده باشد. پلو یا چلوی شب مانده که روز دوباره گرم کنند. ( یادداشت مؤلف ).
معنی کلمه دود مه در فرهنگ فارسی
یا دو بار دم .
معنی کلمه دود مه در فرهنگستان زبان و ادب
{smog} [مهندسی محیط زیست و انرژی] مخلوطی از دود و مِه طبیعی که در برخی از مواقع وجود آلاینده های دیگر باعث تشدید اثرات مضر آن شود
جملاتی از کاربرد کلمه دود مه
ضجه و ناله و فرياد با صداى گلوله در هم آميخته بود و بوى خون و دود و باورت همهجا به مشام مى رسيد. با نزديك شدن ظهر بتدريج ميدان ژاله كه اينك واقعا به ميدانشهدا تبديل گشته بود در هاله اى از سكوت مرگبار فرو رفت . درحول و حوش ميدان آنچه به چشم مى خورد جنازه شهيدانى بود كه در صحنه نبردنابرابر همچنان باقى مانده و خونهايى كه هر گوشه اى از ميدان را گلگون كرده بود.
گر زند آن دود بر دیگ نوی آن اثر بنماید ار باشد جوی
از دود آه اهل حرم شد سیاهپوش چون خانههای اهل حشم خیمهها سیاه
از آوریل سال ۲۰۰۵ تا مارس سال ۲۰۰۸، سازمان غیردولتی WRAP بریتانیا کبیر روشهای بازیافت باتری را در سراسر بریتانیا مورد آزمایش قرار داد. روشهای آزمایشی شامل: آزمایشهای کربساید، تحویل خردهفروشی، آزمایشهای پستی، بیمارستانی و آتشنشانی بودند. آزمایشهای حاشیهای بیشترین میزان جرم باتری را جمعآوری کردند، این آزمایشهای حاشیه ای بیشترین استقبال و درک عموم را کسب کردند. کانتینرهای قرار داده شده در سطح جامعه که در اطراف مناطق محلی گسترده شده بودند نیز از نظر انبوه باتریهای جمعآوری شده نسبتاً عملکرد موفقیتآمیزی. کمترین عملکرد مربوط به آزمایشات بیمارستان و خدمات آتشنشانی بود (اگرچه اینها برای انواع باتریهای تخصصی مانند سمعک و باتریهای هشدار دود به خوبی به هدف خود عمل کردند). کارآزماییهای خردهفروشی از نظر حجم، در جایگاه دوم روشهای مؤثر بود، اما یکی از کمترین استقبال و استفادهشده توسط عموم بود. هم آزمایشهای کناری و هم پستی بالاترین آگاهی و حمایت جامعه را دریافت کردند.
برخی مشکلات موتورهای دیزل که وابسته به سوخت آن است بهراحتی پس از احتراق قابل شناسایی است. به عنوان مثال دود زردرنگ خروجی از اگزوز نشانهٔ گوگرد بالای آن است و دود سفیدرنگ، نشانگر آب موجود در سوخت است.
آتش طبع و دود نیاز همه از پخت دوزخ شکم است
سپس تکار قصد میکند به اول برسد. سایلا به او میگوید برای ساختن پادزهر دود سمیای که در ورودی قرارگاه اول قرار دارد باید نوعی گلبرگ زردرنگ کمیاب را در نواحی شمالی بیابد و سپس سایلا برای او پادزهر را تولید میکند و پس از آن حملهای تکنفره رو به اودام آغاز میکند و به غار اول حمله میکند و با استفاده از قندیلهای غار با او مبارزه کرده و او را میکشد. هنگام مرگ، اول از تکار میخواهد که دو کودکش را نجات دهد، چرا که او قصد داشته مردمش را از خطر انقراض نجات دهد، همانطور که او برای نجات ونجاها مبارزه کردهاست. تکار به دهکده بازگشته و دوباره مردم به شادی میپردازند و میپذیرند آزار و اذیت داه را نیز پایان دهند و او را ببخشند.
ره فسق و فجورت او نمودست که عین آتش او پر ز دود است
دود از دل من باده ی گلرنگ برآورد زین خرقه ی تر آینه ام زنگ برآورد
بمادر چنین گفت جنگی فرود که از غم چه داری دلت پر ز دود
نکرد بایدکاری، که مردم عامه رهاکند پی کار و دود سوی پیکار
چو آتش مشو تند و سرکش مبادا که دود از دل مبتلایی برآید
ازین بالا مرا آنست مقصود که تو شمعی درین ایوان منت دود
بدین دودمان هرگز انده نبود به گردون رسیدست این درد و دود