در بارگاه نور

معنی کلمه در بارگاه نور در دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] در بارگاه نور، اثر حسین انصاریان (متولد خوانسار، 1323ش) است که در آن، به چند پرسش درباره مناسک و آداب فریضه بزرگ الهی حج به صورت مستند و تحلیلی پاسخ داده است.
کتاب حاضر، از مقدمه نویسنده و متن اصلی (شامل مباحثی چند ذیل چندین عنوان بدون تقسیم به بخش و فصل و...) تشکیل شده است.
روش نویسنده در این اثر، استنادی و تحلیلی است و از کتاب و سنت و اشعار عرفانی برای توضیح مطالب بهره برده است.
برخی از نکات جالب و آموزنده این اثر عبارت است از:
برای کتاب حاضر، فقط فهرست تفصیلی مطالب در آغاز آن ذکر شده، ولی فهرست های فنی و حتی فهرست منابع نیز فراهم نشده است. این اثر، مستند است و نویسنده، ارجاعات و استناداتش را به صورت پاورقی آورده است.

جملاتی از کاربرد کلمه در بارگاه نور

در حلقه در بارگاه ابوالفضل چنگ زن كهفضل و بخشش تنها از ابوالفضل توان آرزو داشت . اى گشاينده درها، وقف كننده ، خالقزادگان .
8 در نجات يوسف از زندان مصر، پس از سالهاى طولانى نيز، نام و ياد حسين عليهالسلام و حرمت او در بارگاه خدا، نجات بخش ‍ بود.(1276)
در بارگاه شوکت خورشید پرتوش از شرق تا به غرب فلک سایه بان گشاد
باخلاص در بارگاه قبول اجابت ز ایزد، دعا از رسول
آن باغ‌ها بخفته، وین باغ‌ها شکفته وین قسمتی است رفته، در بارگاه سلطان
5 ثمره نهايى انجام كارهاى شايسته اين است كه : روز قيامت ميان تو وپيامبر گرامى صلى الله عليه و آله جدايى نمى افتد و مى توانى او را در بارگاه الهى به شفاعت بخوانى و اين نيز از زيارت حسين عليه السلام دريافت مى گردد، چرا كه اگر زائر عارف آن حضرت باشى ، پيامبر در روز رستاخيز ضمن جستجو از حالت ، تو را خواهد يافت و دستت را خواهد گرفت و از مراحل هراس آور رستاخيز نجات خواهد داد.

اى دارا! از پيام تو فال نيك به خاطر من رسيد، چه آنكه اميدوار شدم كه به توفيق الهى همان طور كه گوى در خم چوگان مقهور است ، و چوگان بر آن مسلط مى باشد، كشور وآب و خاك تو نيز مقهور و مسخر اراده قدرت من خواهد شد و چوگان اراده من بر كشور تومسلط خواهد گشت ، سپس در برابر كنجد، مقدارى حنظل (41) فرستاد يعنى : بزودى مذاق تو از چاشنى حنظل قهر و غلبه من تلخ خواهد شد، بارى به حكم و ان الحرب اولها الكلام يعنى جنگ از سخن آغاز مى شود، كم كم ميان دارا و اسكندر، آتش ‍ جنگ فروزان گرديد، سپاه روم وايران در برابر هم قرار گرفتند، در يكى از روزهاى جنگ دارا از اردوگاه خود برگشته، خسته و كوفته ، در بارگاه استراحت كرده بود، كه ناگهان دو نفر از دربانان او كه در دربار او تقرب زياد داشتند، با خنجرهاى بران بر او حمله كرده و سينه اش را شكافتند و پس از انجام اين كار با عجله تمام به ميان سپاه اسكندر گريختند.

 علاوه بر موارد ياد شده ، موارد ديگرى هست كه با ياد و نام مقدّس آن حضرت كه بنده خاصّ و برگزيده خداست ، رنج و اندوه پيامبران به خواست خدا برطرف شده است و نيز با ياد و نام مقدّس او، ناخودآگاه موج غم و اندوه بر سراچه قلب آنان ، سايه افكنده است و دعاهايشان در بارگاه خدا، به هدف اجابت رسيده است .

باوجود بارگاه اوست قندیلی فلک بلکه قندیلی ازو در بارگاه باقرست
شاه‌جهان از آن تخت در بارگاه عمومی خود در پایتختش دهلی هند استفاده می‌کرد و الماس بسیار گران‌قیمت و استثنایی کوه نور روی آن کار گذاشته شده‌بود.
ببست آن در بارگاه کیان خروشان بیامد گشاده‌میان
در بارگاه سید شرق از خیال تو شکری بزرگ خواهم گفتن بروز بار
شاهنشهی که حاجب دولت‌سرای او بر خسروان گشوده در بارگاه را
دکتر حسن زندیه، استاد تاریخ دانشگاه تهران در صفحه پاسداشت یاد استاد باستانی پاریزی در روزنامه ایران دربارهٔ ایشان چنین می‌نگارد: «باستانی در حقیقت خود برآمده از تاریخ و همنشین با آن است؛ تاریخی که ریشه‌هایش را می‌توان در بارگاه شاه‌نعمت‌الله و طریقت ارشادعلی‌شاه جست. او به واقعیت و درستی تاریخ‌نویسی است عامی که تعلقات جامعه ایرانی به ادبیات و ساده‌نویسی را درک کرده و به بهترین شکل از آن بهره‌ها برده‌است. باستانی نه تنها عام‌نویس و ساده‌گوست، بلکه در زیستن و رفتن و برخاستن و سخنرانی و زندگی نیز همچون کتاب‌های خود بی‌پیرایه و بی‌آلایش است. پاریزی را باید عاشق تاریخ دانست نه یک مورخ نامی. چنین صفاتی و کرداری و گفتاری، تنها از یک مجنون حقیقی که طالب لیلی باشد، انتظار می‌رود و از قصه‌گوی خوش‌بیان تاریخ جز این انتظار نیست».

البتّه برخى گفته اند كه وى به صورت زندانيان و محبوسين در بارگاه آنها مى زيسته است . امّا خواه با اختيار به آنجا روى آورده باشد و خواه با اضطرار، شكى نيست كه ناچار به تقيّه ومداراى با آن ها بوده است . و حتّى به گفته برخى ، مجبور بوده كتاب هايى در توضيح و تشريح عقايد آنان بنويسد(5) .

قسمتهای دیگر مجموعه تلویزیونی به ماجرای قتل امیرکبیر در حمام فین کاشان، موضوع روابط عجیب شاه با ملیجک (پرویز فنی‌زاده)، ماجرای ترور شاه در بارگاه شاه عبدالعظیم بدست میرزا رضا کرمانی (سعید نیک‌پور)، جریان بازپرسی و سین جیم یا استنطاق میرزا رضای کرمانی و… پرداخته است.
صف بسته اندر گاه بار در بارگاه شهریار گردان ‌کردان از یسار میران اتراک از یمین
شیخ محمد خان زاده ۱۱۱۳ هجری قمری در بستک یکی از پسران شیخ عبدالقادر بستکی که همزمان با حکومت برادرش شیخ محمد سعید در لار او نیز در بستک که از ابتدا در آنجا ساکن بوده بساط فرمانروایی به پا کرد. شیخ محمد خان که بعدها به شیخ محمد خان بزرگ معروف شد ۴۸ سال از عمر خود را بر خلاف اجدادش که در زاویه‌ها گذراندند در جنگ و حکومت به‌سر برده‌است. وی در سال ۱۱۹۷ هجری قمری در سن ۸۴ سالگی در بستک در گذشت و جسدش به گٓچُویه منتقل و در بارگاه شیخ عبدالقادر بستکی مدفون گردیده‌است.
زانکه در بارگاه بی‌بندی نبود جان و جامه پیوندی
چنان نبود که با خدام درگاهت شوم همدم اگر با قدسیان در بارگاه کبریا باشم