بابل خانه
معنی کلمه بابل خانه در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه بابل خانه
کاداشمان-تورگو در زمانهٔ مهمی پادشاهی کرد، اما به نظر میرسد فقط یک نقش جانبی داشتهاست. هاتوشیلی در نامه[i ۳] به پسر و جانشینش کاداشمان-انلیل دوم، در مورد او گفت: «آنها [پدر شما] را پادشاهی مینامیدند که برای جنگ آماده میشود، اما سپس در خانه میماندند.» مهر شخصی او[i ۴] شامل دو حیوان شیرخوار بود، که تمثیلاً نماد مراقبت او از رعایایش بود. تداوم به کارگیری زبان سومری در کتیبههای نذری سلطنتی منقرض شده یا رو به افول بود و تقویم بابلی با معرفی اصطلاح اکدی : Šanat rēš šarrūti، این زمان را «سال الحاق» نامیده.[i ۵]
«آشتیخواهانه به بابل اندر شد، سربازان بسیار او دوستانه در بابل گام برداشتند، و او نگذاشت کسی در تمامی سرزمینهای سومر و اکد ترسانده شود. او مردمان ستمدیده را از درماندگی رهانید، آوارگان را به خانههای خود بازگرداند، بردگان را از بیگاری نجات داد، و فرمان داد که هر کسی برای انتخاب مذهب و محل سکونت خود آزاد باشد…»
سرگذشت بابل را گر شنیده باشد نیک قصرکی کند قیصر، خانه چون نهد خاقان
خانه تبت شود ار زلف در او بفشانی کوی بابل شود ار چشم بدو بگماری
هرودوت گزارش میدهد شاه هنگام سوارشدن بر اسب بیاحتیاطی کرد و خنجری که بر کمر داشت در رانش فرورفت و پس از سه هفته، درگذشت. از سوی دیگر، کتزیاس گزارش میدهد که کمبوجیه بر اثر حادثهای در خانهاش در بابل درگذشت: «هنگامی که او برای سرگرمی خویش تکه چوبی را با کاردش میتراشید، کارد در رانش فرورفت، آن را شکافت و بعد از یازده روز درگذشت.» او همچنین مینویسد که ایگسابات، یکی از سرداران هخامنشی جنازهٔ او را با خود به پایتخت آورد.
جشنواره ملی بهار نارنج، از جمله آیین سنتی مازندرانی هاست که همه ساله این جشنواره در شهرستان بابل برگزار میگردد. کلید این جشنواره برای اولین بار، در شهرستان بابل، در دهه ۷۰ زده شد. این آیین در شورای عالی ثبت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور، با عنوان «جشنواره ملی بهار نارنج مازندران»، به ثبت ملی رسیده و دبیر خانه دائمی این جشنواره در این شهر دایر شدهاست. هر ساله چند صد مقاله به این جشنواره فرستاده میشود و مورد بررسی قرار میگیرد.
خدایان اصلی تمدن بابل، در قالب پیکره تجسم مییافتند و در خانههای مجللی همراه با خانواده الهیشان، درباریان و خدمتکاران زندگی میکردند.