غیانی. [ غ َی ْ یا ] ( ص نسبی ) منسوب به غَیّان ، بطنی از جهینه. ( از انساب سمعانی ).رجوع به غَیّان شود. || منسوب به غَیّان ،بطنی از خزرج. رجوع به غَیّان شود. || منسوب به غَیّان ، بطنی از خطمه. رجوع به غَیّان شود. غیانی. [ غ َی ْ یا ] ( اِخ ) ثابت بن صهیب بن کرزبن عبدمناة بن عمروبن غیان بن ثعلبةبن طریف بن خزرج بن ساعده. وی از بنی غیان بود و در جنگ احد شهید شد. ( ازانساب سمعانی و اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 185 ). غیانی. [ غ َی ْ یا ] ( اِخ ) عمیربن حبیب بن خماشةبن جویبربن عبیدبن غیان بن عامربن خطمه ، از رسول خدا ( ص ) روایت دارد، و او جد ابوجعفر خطمی است. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 185 ).
جملاتی از کاربرد کلمه غیانی
در تازهترین فعالیتهای حافظپژوهی در ایتالیا، جنبشی شکل گرفته است که ترجمههای گوناگونِ شعرِ حافظ در سالهای اخیر را ارائه میدهد تا از این راه، خلاقیتِ هنریِ شاعرانِ معاصرِ ایتالیا با استفاده از شعرِ حافظ شکوفا شود. دومنیکو اینجنیتو در سال ۲۰۰۷ م، ترجمههایی تحتاللفظی از بعضی غزلهای حافظ را بههمراهِ اطلاعاتی ادبی، تاریخی و مذهبی برای تعدادی از شاعرانِ ایتالیایی فرستاد و خواست با مطالعهٔ آنها دربارهٔ معنی و ارزشِ جهانبینیِ آن اشعار برای اوضاعِ فرهنگیِ ایتالیا، اندیشه و نظرِ خود را ابراز دارند. یک سال بعد، هر کدام از شاعران، بازنویسیهای آزاد از متن کردند که اکنون از پسندیدهترین نمونههای شعرِ ایتالیاییِ معاصر شمرده میشوند. بعضی از شاعرانِ شرکتکرده در این پروژه عبارتند از: آنتونلا آندا، فرانکو بوفونی، آندره آ زانزوتو، روزاریا لوروسو، عمر غیانی و ادوئاردو زوکاتو. این بازنویسیها در نخستین جشنوارهٔ بینالمللیِ ترجمهٔ ادبی در پاییزِ ۲۰۰۹ م، ارائه شد.