سید عبدالله بلادی

معنی کلمه سید عبدالله بلادی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بِلادی، عبدالله، ملقب به مجتهد بلادی بهبهانی بوشهری، عالم مبارز و کثیرالتألیف و از مراجع بوشهر در قرن چهاردهم می باشد.
سید عبدالله بلادی، در سال ۱۰۶۵ق. در «بلاد» بحرین متولد شد. وی پس از آموزش دانش های مقدماتی، به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و نزد شیخ احمد جزایری، شیخ عبدالله بن صالح بحرانی، شیخ سلیمان ماحوزی و شیخ احمد بحرانی ـ پدر شیخ یوسف بحرانی ـ به تحصیل علوم دینی پرداخت و سرانجام به مرتبه فقاهت و اجتهاد دست یافت و از عالمان و فقیهان بلند مرتبه روزگار خویش شد. او از شیخ احمد بحرانی، اجازه نامه گرفت و خود از مشایخ اجازه شیخ یوسف بحرانی، مولف حدائق الناظره بوده است.سید عبدالله در بحرین به انجام وظایف دینی و اسلامی مشغول بود. پس از تسلط خوارج بر بحرین، آزار و اذیت شیعیان و به ویژه عالمان شیعه، اوج گرفت. این آزارها سبب مهاجرت عالمان و روحانیان از بحرین به کشورهای عراق و ایران شد. سید عبدالله نیز به همراه استادش، شیخ عبدالله، به ایران هجرت نمود و در بهبهان سکونت اختیار کرد. شیخ یوسف بحرانی که از شاگردان سید عبدالله بوده است، درباره فضایل اخلاقی استادش چنین می نویسد:«وی دانشمندی پرهیزگار، متقی، زاهد، عابد و یگانه مردی است که در عصر خویش همتایی در تقوا نداشته و پس از وفات استادش شیخ عبدالله، عهده دار امامت جمعه و جماعت شهر بهبهان گردید». وی پس از سال ها تلاش علمی و فعالیت تبلیغی در بهبهان، سرانجام در سال ۱۱۶۵ق. وفات یافت و در همین شهر به خاک سپرده شد. سید عبدالله سه برادر به نامهای سید موسی، سید نورالدین و سید هاشم داشت. یکی از فرزندان سید هاشم، روحانی شهید، سید احمد بحرانی است که هنگام سفر به عراق، برای زیارت قبور ائمه ـ علیهم السلام ـ، به همراه همسر و فرزندش، مورد حمله اشرار قرار گرفت و به شهادت رسید و در محل «لملوم» در شرق دیوانیه ـ که محل استقرار دو عشیره عراقی «جبور» و «اقرع» است، به خاک سپرده شد.

جملاتی از کاربرد کلمه سید عبدالله بلادی

وی در بوشهر علاوه بر دروس حوزوی علم طب، زبان انگلیسی، نجوم و هیئت جدید را نیز فرا گرفت و دروس عالی خود را در نجف با بهره‌گیری از آخوند خراسانی، سید کاظم یزدی و شریعت اصفهانی ادامه داد و در سال (۱۳۲۴ قمری) به درجه اجتهاد نائل شد، در اوج نهضت مشروطه به ایران آمد.سید عبدالله، کلام و فلسفه را از محضر حکیم فیلسوف شیخ محمدرحیم کازرونی آموخت. او از رهبران روحانی جنبش جنوب بود و با سران مبارز تنگستانی مثل رئیس علی دلواری دوستی نزدیکی داشت. بلادی رسالات بسیاری در موضوعات مذهبی یا موضوعات مبارزاتی مثل «سانسور» و «رفع حجاب» از خود بیادگار گذاشت. آثار سید عبدالله بلادی از هشتاد جلد بیشتر است. «لوایح و سوانح» از جمله آثار مشهور او می‌باشد. وی سرانجام در پی ابتلاء به بیماری بواسیر در ۲۱ مهرماه ۱۳۳۱ شمسی (۲۳ محرم ۱۳۷۳ قمری) بر اثر وبا درگذشت.جنازه ایشان پس از تشییع، به‎صورت امانت در بوشهر به خاک سپرده شد و در سال ۱۳۷۴ق، به نجف اشرف منتقل و در وادی‎السلام ـ پایین پای قبر پدرش سید ابوالقاسم بلادی به خاک سپرده شد.
سید محمد فرزند سید عبدالله بهبهانی بود که از مجتهدان شیعه تهران و از رهبران مشروطه بشمار می‌رفت. جد وی سید اسماعیل بهبهانی نیز از علمای هم تراز ملا علی کنی و سید صادق سنگلجی بود. سید عبدالله بلادی بوشهری نیز از اقوام نزدیک میر سید محمد بهبهانی است. وی تحصیلات دینی خود را در تهران و نجف از آخوند خراسانی وسیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی طی کرد و به درجه اجتهاد رسید و در زمان مشروطه از طرف آخوند خراسانی به عنوان عالم تراز اول به مجلس معرفی شد.
سید عبدالله بلادی بوشهری (زادهٔ ۱۲۵۳ خورشیدی در شهر نجف، درگذشته ۱۳۳۱ خورشیدی)، فرزند سید ابوالقاسم بوشهری، از روحانیون تأثیرگذار در مشروطه‌خواهی جنوب ایران (بوشهر) بود.
بوشهر دارای مشاهیر در زمینه‌های متفاوتی در طول تاریخ بوده است. در حوزه سیاست می‌توان جواد بوشهری را بعنوان یکی از مشاهیر شهر بوشهر معرفی کرد. او سناتور، وزیر پست و تلگراف (در دوره نخست‌وزیری احمد قوام)، وزیر کشاورزی (در دوره نخست‌وزیری عبدالحسین هژیر)، وزیر راه (در دوره نخست‌وزیری محمد مصدق) و مدیر جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهشنشاهی بوده است. از دیگر مشاهیر شهر بوشهر می‌توان به ناخدا عباس دریانورد اشاره کرد که از دریانوردان مشهور دوره خود بوده است. در حوزه دینی از مشاهیر این شهر می‌توان به سید عبدالله بلادی بوشهری و غلامعلی صفایی بوشهری اشاره کرد. از مشاهیر ادبی بوشهر می‌توان به صادق چوبک و در حوزه هنری می‌توان به غلامرضا نیکخواه و جهانبخش کردی‌زاده اشاره کرد. در حوزه ورزشی نیز می‌توان مهدی طارمی و مهدی قایدی را نام برد.