تخمه شکستن

معنی کلمه تخمه شکستن در لغت نامه دهخدا

تخمه شکستن. [ ت ُ م َ / م ِ ش ِک َ ت َ ] ( مص مرکب ) بیرون کردن مغز تخمه با دندان.

معنی کلمه تخمه شکستن در فرهنگ فارسی

بیرون کردن مغز تخمه با دندان .

جملاتی از کاربرد کلمه تخمه شکستن

مبتلایان به صدا بیزاری معمولاً با شنیدن صداهایی مانند جویدن آدامس، تخمه شکستن، صاف کردن گلو، هورت کشیدن، سرفه یا فین فین کردن مداوم، تایپ کردن، خر و پف کردن یا صدای تق‌تق مداوم دچار عصبانیت شده و میل شدیدی به ترک محیط پیدا می‌کنند. محرک‌های دیداری مثلاً تکان‌های مداوم پا یا دست دیگران در اثر بی‌قراری، دیدن فرد در حال جویدن آدامس یا جویدن ناخن هم می‌توانند عامل تحریک عصبی این افراد شوند کسی که روی فلزی خش می اندازد و باعث احساسات بدی می شود