تخت اره

معنی کلمه تخت اره در لغت نامه دهخدا

تخت اره. [ ت َ اَرْ رِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان یعقوبوندپاپی ، در بخش الوار گرمسیری شهرستان خرم آباد است که در پنجاه وپنج هزارگزی خاور حسینه و پنجاه ویک هزارگزی خاور راه خرم آباد به اندیمشک قرار دارد. کوهستانی و گرمسیر است و 152 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تخت اره و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی زنان آنجا فرش بافی است وراه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

معنی کلمه تخت اره در فرهنگ فارسی

دهی از دهستان یعقوبوند پاپی در بخش الوار گرمسیری شهرستان خرم آباد است که در پنجاه و پنج هزار گزی خاور حسینه و پنجاه و یک هزار گزی خاور راه خرم آباد به اندیمشک قرار دارد . کوهستانی و گرمسیر است و ۱۵۲ تن سکنه دارد . آب آن از چشم. تخت اره و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . و صنایع دستی زنان آنجا فرش بافی است .

جملاتی از کاربرد کلمه تخت اره

میرزاوند نام یکی از دهستان‌های بخش الوار گرمسیری. این دهستان در خاور بخش واقع محدود است از شمال و باختر به دهستان قیلاب بالا از جنوب به اندیمشک هوا گرمسیر آب این دهستان از رودخانه‌های بالارود، زوال چشمه، چل، جوروند و محمودعلی تأمین می‌گردد، مرتفع‌ترین قلل در این دهستان عبارتند از قلل کرک، تخت اره، کلزار این دهستان از هفت آبادی تشکیل گردیده، جمعیت آن در حدود ۱۵۰۰ نفر است و قراء مهم آن عبارتند از محمودعلی، جوروند و چل ساکنین از طایفه میرزاوند می‌باشند.