معنی کلمه ظالمه در لغت نامه دهخدا
ظالمة. [ ل ِ م َ ] ( اِخ ) نام زنی از هذیل. رجوع به عقدالفرید ج 3 ص 10 و 11 شود.
حكومت علوى ، نظام است كه كسى در پنهان و آشكار نمى تواند ذره اى ظلم نه از طرف علىعليه السلام پيدا كند نه از طرف كارگزاران آن حضرت ، ستمى ادامه دار بيابد زيرا آن را دمرد عدالت وقتى مردم منطقه اى مراجعه مى كردند؛ شكايت از والى مى آورند،به شدت برخورد مى كرد. امام عليه السلام حتى در روزهاى اول بيعت موضع ظلم ستيزى خود را بيان نمود: به خدا سوگند، داد ستمديده را از ستمگرش بستانم و مهار ستمكار را بگيرم و به آبشخور حق بكشانم ، اگر چه اكراه داشته باشد: ((و ايم الله لاءنصفن المظلوم من ظالمه ، و لاءقودن الظالم بخزامته ،حتى اءورده منهل الحق و ان كان كارها.(150) ))
كلمه (حدب ) - با دو فتحه - به معناى زمين هاى بلندى است كه بين زمين هاى پست قرار گرفته باشد. و كلمه (ينسلون ) از(نسول ) به معناى بيرون جستن با سرعت است و از اين رو جستن گرگ را (نسلان )گويند. سياق اقتضا دارد كه جمله (حتى اذا فتحت ياجوج و ماجوج ...) نتيجه و غايت تفصيل مذكور در (فمن يعمل من الصالحات ) - تا آخر دو آيه باشد و نيز ضمير جمع در (ينسلون ) به ياءجوج و ماءجوج بر گردد. آنگاه معناى آيه اين مى شود كه : مدام امر به همين منوال جريان مى يابد - يعنى اعمال صالح مؤمنين را مى نويسيم و سعيشانرا مشكور مى داريم و قراء ظالمه را هلاك نموده رجوعشان را بعد از هلاكت تحريم مى كنيم تا آن روزى كه راه بسته ياجوج و ماجوج و سدشان گشوده شود، يعنى ياجوج و ماجوج ازبلندي هاى زمين با سرعت به سوى مردم بتازند و اين خود يكى از علامت هاى قيامت است
پـس مـُطـْعـِم بـن عـَدِىّ صحيفه را بدريد و گفت : ما بيزاريم از اين صحيفه قاطعه ظالمه .آنـگـاه ابوطالب به شعب مراجعت فرمود. روز ديگر آن پنج نفر به اتفاق جمعى ديگر از قريش به شعب رفتند و بنى عبدالمطّلب را به مكّه آوردند و در خانه هاى خود جاى دادند ومـدّت سـه سـال بـود كـه در شـعـب جـاى داشـتـنـد. لكـن مـشـركـيـن بـعـد از آنـكـه حـضـرت رسـول صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلم از شـعـب بـيـرون شـد هـم بر عقيدت نخست چندانكه تـوانـسـتـنـد از خـصـمـى آن حـضـرت خـويـشـتـن دارى نـكـردند و در اذيّت و آزار آن حضرت بكوشيدند به نحوى كه ذكرش را مقام گنجايش ندارد.
امام عليه السلام با اين بيان آتشين ، شهادت در راه خدا را به منظور ريشه كن ساختن حكومت خود مختارى را به همه اعلام فرمود. ايشان مى بينند جز با كشته شدن خويش ،حكومت ظالمه از بين نمى رود.
اول اين آيات علت عذاب فرستادن به قراى ظالمه را به بازيچه نبودن خلقت توجيه مى كند و مى فرمايد: خدا با ايجاد آسمان و زمين و ما بين آن دو نخواسته است بازى كند تا ايشان هم بدون هيچ دلواپسى سرگرم بازى با هواهاى خود باشند، هر چه مى خواهند بكنند و هرجور خواستند بازى كنند بدون اينكه حسابى در كارهايشان باشد، نه چنين نيست بلكه خلق شده اند تا راه به سوى بازگشت به خدا را طى كنند و در آنجا محاسبه و بر طبق اعمالشان مجازات شوند، پس بايد بدانند كه بندگانى مسؤ ولند كه اگر ازرسم عبوديت تجاوز كنند بر طبق آنچه حكمت الهى اقتضا مى كند مؤ اخذه مى شوند و خدا دركمين گاه است .