طرابوزان

معنی کلمه طرابوزان در لغت نامه دهخدا

طرابوزان. [ طَ ] ( اِخ ) رجوع به طرابزون و تاریخ مغول اقبال آشتیانی ص 459، 569، 570، 572، 574 و ایران باستان ج 3 ص 1970، 2438 و ترجمه تاریخ ادبیات براون ج 3 ص 103، 228، 231، 448، 450، 451، 454، 455و تاریخ ادبیات براون ترجمه رشیدیاسمی ص 37 شود.

معنی کلمه طرابوزان در فرهنگ فارسی

۱- ولایتی است در ترکیه آسیا که محدود است از شمال ببحر اسود از جنوب به ارزروم و سیواس از مشرق به ارزروم و قفقاز و از مغرب به قسطمونی .مساحت آن ۱۲٠٠٠ میل مربع و متجاوز از یک میلیون تن سکنه دارد. ۲- شهریست در ولایت مزبور در ساحل بحراسود دارای ۹۷٠٠٠ تن سکنه و آن پایتخت امپراتوریی بود که توسط کمننوس تاسیس شده بود ( ۱۲٠۴ تا ۱۴۶۱ م . ) .

جملاتی از کاربرد کلمه طرابوزان

علماى نجف ، سران قبايل ايران را به پشتيبانى از مشروطه و همه مسلمانان جهان را بهپيكار بر ضد استبداد محمد على شاه فرا مى خوانند. آخوند، شيخ عبدالله مازندرانى وميرزا حسين تهرانى در پاسخ استفتاى مسلمانان ازمير و طرابوزان (از شهرهاى تركيه )آنها را به مبارزه با محمد على شاه فرا مى خوانند.
عهد اميرحسين بيك بايندرى ، مشهور به اوزون حسن را بايد مهم ترين فصل در تارخى روابط ديپلماسى ميان اروپا، به ويژه جمهور ونيز، با ايران دانست ، زيرا با قدرت يافتن سلطان محمد فاتح و قدرت روزافزون دولت عثمانى ، بسيارى از كشورها، همچون جمهورى هاى ونيز، ژن وپيزا، حكومت طرابوزان ، حكومت پاپ و غيره نمايندگانى را جهت اتحاد نظامى به دربار اوزون حسن فرستادند. همينطور وى نيز نمايندگانى را به دربار كشورهاى مختلف فرستاد (313). اين ارتباطات ديپلماسى باعث اعتبار و قدرت يافتن قدرت نظامى دولت بايندرى گرديد.
از نیمهٔ دوم سدهٔ سیزدهم، تاجران انگلیسی‌تبار از طریق جادهٔ ابریشم و پس از عبور از شهرهای استانبول و طرابوزان، کالاهای تجاری خود را به بازار تبریز منتقل می‌کردند. این بازار در زمان عباس میرزا به مرکز تجارت انگلیسی‌ها مبدل شده بود.
ترکمانان آق قویونلو که در این ایام در آذربایجان کسب قدرت کردند، تحریکات شیعی را چندان با نظر موافق نمی‌نگریستند؛ اما از سوی دیگر، اشتغال مشایخ اردبیل و مریدان آنها را به اینگونه جنگهای «مقدس» با نصارای اطراف، موجب تخفیف فشار آنها به حکومت خود می‌دانستند. در عین حال درگیری اقوام به جنگهای دینی، سبب انصراف آنها از اعمال تضییق و تهدید به «ثغر» های خویش می‌دیدند و از اینکه شیوخ اردبیل و مریدان آنها را در حوالی گرجستان، ارمنستان، و طرابوزان به اینگونه فعالیتهای مذهبی و نظامی‌مشغول می‌دیدند، تا حدی احساس خرسندی می‌کردند.
در همین حال پنج کشتی بزرگ و دو کشتی کوچک نیز که حامل سرباز، توپخانه و جنگ‌افزار بود، از طرف دولت عثمانی به بندر طرابوزان فرستاده شد. ضمناً سلطان عثمانی به محمدگرای‌خان تاتار پسر دولتگرای‌خان تاتار، که مطیع آن دولت بود، فرمان داد که با سپاهیان تاتار از جانب دشت خزر و دربند به ولایت شروان برود و به مصطفی‌پاشا بپیوندد.