زمین کنده

معنی کلمه زمین کنده در لغت نامه دهخدا

زمین کنده. [ زَ ک َدَ / دِ ] ( اِ مرکب ) یک نوع ریشه مأکول. ( ناظم الاطباء ). || ( ن مف مرکب ) کنده شده از زمین.

معنی کلمه زمین کنده در فرهنگ فارسی

یکنوع ریشه ماکول یا کنده شده از زمین

جملاتی از کاربرد کلمه زمین کنده

قدر تو بر فرق فلک افسرست حزم تو بر پای زمین کنده باد
فعل مجهول فعلی است که به مفعول نسبت داده می‌شود. مانند: زمین کنده شد.
مر این ناکسان را پراکنده ساز بن و بیخشان از زمین کنده ساز
آثار مربوط به تمدن مادها بسیار اندک است و اطلاعات موجود نیز مستقیماً از تاریخ بابل و آشور به ما رسیده‌است. از آثار کشف‌شده از تپه سیلک کاشان که مربوط به تمدن مادی است می‌توان به گورهایی اشاره کرد که عبارت بودند از گودال‌هایی که روی زمین کنده شده و سپس جسد به‌همراه وسایلش در آن قرار داده شده‌بود. از آثار باستانی دیگر منسوب به ایشان، بناها و سنگ‌نگاره‌هایی است که در نواحی همدان، کرمانشاه و لرستان باقی مانده‌است و مهم‌ترین آن‌ها مجسمه شیر سنگی و دخمه‌هایی با نقش فَرَوهر از آن جمله است.
مهم‌ترین تفاوت خرگوش معمولی و خرگوش صحرایی در نوزاد این جانوران است. نوزاد خرگوش هنگام تولد بدنی بی مو دارد و کور است در حالی که نوزاد خرگوش صحرایی بدنی پوشیده از مو دارد و می‌توانند ببینند. همهٔ خرگوش‌ها به جز گونهٔ دم‌پنبه‌ای در لانه‌هایی که در زمین کنده‌اند زیر زمین زندگی می‌کنند. اما خرگوش صحرایی لانه‌ای ساده و معمولی دارد. خرگوش‌های صحرایی اندامی بزرگتر، گوش‌هایی بلندتر و پاهای پشتی کشیده‌تر و نیرومندتر از خرگوش دارند. همچنین بر روی خز بدن آن‌ها لکه‌ها و رگه‌های سیاه رنگ دیده می‌شود. خرگوش‌های صحرایی هرگز اهلی نمی‌شوند. خرگوش اروپایی هم به عنوان جانور خانگی و هم به عنوان گوشت خرگوش کاربرد دارد. خرگوش‌های صحرایی همچنین بسیار در برابر شکارچیان، محتاط عمل می‌کنند و هوشیار هستند.
هرگاه یک شهر تازه بنا نهاده می‌شد، یک سوراخ گرد در زمین کنده می‌شد و یک سنگ به نام لاپیس مانالیس در آن قرار داده می‌شد. این سنگ نماد دروازهٔ عالم پایین بود.