درشهری

معنی کلمه درشهری در لغت نامه دهخدا

درشهری. [ دَرِ ش َ ] ( ص نسبی ) زبان درشهری در شاهد ذیل از «مزارات کرمان » ظاهراً به معنی زبان اطراف شهر و زبانی که در خارج شهر ( بر طبق کتاب مزارات ظاهراً شهر کرمان )بدان تکلم می کردند بکار رفته است : آواز بابا از بن گنبد او به مولانا رسیده که می گفته اند به زبان درشهری : بشو بشو لولکی نی. ( مزارات کرمان ص 40 ).

معنی کلمه درشهری در فرهنگ فارسی

زبان درشهری در شاهد ذیل از مزارات کرمان ظاهرا به معنی زبان اطراف شهر و زبانی که در خارج شهر بدان تکلم می کردند بکار رفته است

جملاتی از کاربرد کلمه درشهری

درشهری ویرانه ازجنگ دونوجوان به همراه تعدادی از اهالی به کار جمع‌آوری و فروش ضایعات جنگی مشغولند. آنها تفنگهای فرسوده، پوکه‌های خالی، فشنگ و تانکهای اسقاطی رادریک گاراژ به فروش می‌رسانند واز این راه زندگی می‌کنند.