حکم دین

معنی کلمه حکم دین در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حکم دین (قرآن). مالی که به صورت کلی ثابت بر ذمه شخص هست و ذمه شخص به آن مشغول می باشد را دین گویند. بر مدیون لازم است در موعد مقرر دین اش را اداء کند.
باید سند دیون، طبق موازین شرع تنظیم و ثبت شود.«یـایها الذین ءامنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه ولیکتب بینکم کاتب بالعدل ولا یاب کاتب ان یکتب کما علمه الله فلیکتب ولیملل الذی علیه الحق ولیتق الله ربه ولا یبخس منه شیــا فان کان الذی علیه الحق سفیهـا اوضعیفـا او لایستطیع ان یمل هو فلیملل ولیه بالعدل...؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که بدهی مدت داری (به خاطر وام یا داد و ستد) به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید! و باید نویسنده ای از روی عدالت، (سند را) در میان شما بنویسد! و کسی که قدرت بر نویسندگی دارد، نباید از نوشتن- همان طور که خدا به او تعلیم داده- خودداری کند! پس باید بنویسد، و آن کس که حق بر عهده اوست، باید املا کند، و از خدا که پروردگار اوست بپرهیزد، و چیزی را فروگذار ننماید! و اگر کسی که حق بر ذمه اوست، سفیه (یا از نظر عقل) ضعیف (و مجنون) است، یا (به خاطر لال بودن،) توانایی بر املا کردن ندارد، باید ولی او (به جای او،) با رعایت عدالت، املا کند!........»(طبق یک احتمال «کما علمه الله» یعنی آن گونه که خداوند فقه و احکام آن معامله را به ایشان تعلیم داد بنویسد، بنابراین احتمال، امر برای وجوب است.)
مهلت دادن به بدهکار
باید به بدهکار تنگدست، تا هنگام توان آن بر پرداخت بدهی خویش به سهولت و آسانی مهلت داد.«یـایها الذین ءامنوا اتقوا الله وذروا ما بقی من الربوا ان کنتم مؤمنین• وان کان ذو عسرة فنظرة الی میسرة..؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و آنچه از (مطالبات) ربا باقی مانده، رها کنید اگر ایمان دارید. • ..... • و اگر (بدهکار،) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانایی، مهلت دهید! (و در صورتی که براستی قدرت پرداخت را ندارد،) برای خدا به او ببخشید بهتر است اگر (منافع این کار را) بدانید!»
عدالت کاتب
باید عدالت کاتب، در تنظیم اسناد دین مراعات شود.«یـایها الذین ءامنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه ولیکتب بینکم کاتب بالعدل...؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که بدهی مدت داری (به خاطر وام یا داد و ستد) به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید! و باید نویسنده ای از روی عدالت، (سند را) در میان شما بنویسد!.....»
← تنظیم سند با شخص عادل
...

جملاتی از کاربرد کلمه حکم دین

هر چه می گیری به حکم دین بگیر نی به حکم مدبری دین ناپذیر
گوید خرد که بهر کسی ترک جان مکن این رسم عشق باشد وآن حکم دین بود
چون نهان دارد آنچه مصلحت است خاینش خوان به حکم دین، نه امین
همه غافل از حکم دین و شریعت همه بی خبر از خدا و پیمبر
بر بزرگان چو حکم دین راندی چرخ بر حکمش آفرین خواندی
□ هر مذهب ترکیبی است از بعضی موازین دینی با بعضی مطالب دیگر؛ یعنی: امروز یک فرد مسلمان پیرو مذاهب موجود، پیرو مجموعه‌ای است که قسمتی از این مجموعه، از «اسلام» است، و قسمتی دیگر ازآن، خارج از اسلام :و هم چنین گفته‌ایم: که استنباط احکام گوناگون در هر زمان باید با تلاش و اجتهاد دانشمندان ذی‌صلاح و به طریق شورائی، صورت پذیرد که در آن صورت خداوند، آن را به عنوان حکم دینی می‌شناسد و می‌پذیرد.
حکم دین هر ساعت از فتوای او فربه‌ترست دیده‌ای فربه کنی چون کلک او از لاغری
حرکات جوارح و اعضا راست کردن به حکم دین هدی
به امر مجلس عالی به حکم دین قویم شدند بدکنشان چوب دار را زیور