جبلیه

معنی کلمه جبلیه در لغت نامه دهخدا

( جبلیة ) جبلیة. [ ج َ ب َ لی ی َ ] ( ع اِ ) ماده ای است شبیه به کندر. کبا. قنق. عسل اللبن که افریقائیها برای بخور دادن بکار میبرند. ( از دزی ). || ( ص نسبی ) تأنیث جبلی. کوهی. کوهستانی.
- حنطة جبلیة ؛ گندمی که در زمین درشت روید. خلاف بثنیة. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه جبلیه در فرهنگ فارسی

ماده ای است شبیه به کندر

معنی کلمه جبلیه در دانشنامه آزاد فارسی

جَبَلیه
فرقه ای از غلات نُصَیْریّه با تمایلات عَلَوی، پدید آمده در ۷۱۷ ق در جبل لبنان. پیشوای این فرقه دعوی مهدویت کرد و خود را محمد (ص) و علی (ع) و گاهی مهدی (عج) خواند و جماعتی از نُصیریه را گرد خود آورد. اینان لعن بر شیخین را جایز و گاه واجب می دانستند. جبلیه به سبب برخی اعمال افراطی همچون تخریب مساجد، به دست لشکریان طرابلس قتل عام و پراکنده شدند. از این فرقه اثری بر جای نمانده است.

جملاتی از کاربرد کلمه جبلیه

اسرائیل کاربرد این نوع سلاح‌ها را رد کرده اما گزارش نهادهای حقوق بشر و سازمان دیدبان حقوق بشر شلیک خمپاره‌های فسفری در محدوده اردوگاه آوارگان جبلیه را تأیید کرده‌است.
در ۹ اکتبر ۲۰۲۳، نیروهای دفاعی اسرائیل یک حمله هوایی به بازاری در اردوگاه آوارگان جبالیا انجام دادند که در زمان حمله مملو از غیرنظامیان بود. این حمله هوایی بخشی از جنگ ۲۰۲۳ اسرائیل و حماس بود. بیش از ۶۰ نفر در این حمله هوایی کشته شدند و بخش عظیمی از بازار ویران شد. دولت اسرائیل مدعی شد که حمله هوایی جبلیه عناصر حماس واقع در مسجدی در اردوگاه جبالیه را هدف قرار داده است.
شاخه‌های منشعب: حیدریه، شمالیه (شمسیه)، کلازیه (قمریه) و غیبیه، جبلیه، حلبیه، حدادیه، خزمزجیه، رسالنه، سواحلیه، سوارخه، رشاونه، سرانیه، صرامتیه، شلاهمه، صوارمیه، عتاریه، عمامره، غیبیه، فخریه، فاوره، قبلیه، کلازیه، کلبیه، ماخوسیه، متاوره، مخازره، مخالسه، مهالبه، مرشدیه، نمیلانیه، نواصره، نیلانیه و یاشوطیه