بالا نشینی. [ ن ِ ] ( حامص مرکب ) عمل بالانشین. صدرنشینی. جای گزینی در بالا. مقام کردن در فوق. در صدرجای نشستن از مجلس. تصدر. ( منتهی الارب ) : کاکل از بالانشینی رتبه ای پیدا نکرد زلف از افتاده حالی همنشین ماه شد.( ؟ ).
جملاتی از کاربرد کلمه بالا نشینی
پی بالا نشینی، واعظا، می را مکن ضایع بیا در دیر هم صدر لوندان می توان بودن
تعظیم ناتوانان دشواریی ندارد بر عضوها گران نیست بالا نشینی از مو
او در۴ دی سال ۱۳۳۵ در خیابان اکباتان تهران شرکتی با عنوان «جیپ» تأسیس و اقدام به واردات خودرو جیپ ویلیز آمریکایی کرد. شرکت جیپ با شرکتهای «امریکن موتورز» و «جنرال موتورز» همکاری داشت و بخشهای فنی و نسبتاً پیچیده شرکت جیپ در اختیار مهندسان و تکنیسینهای آمریکایی قرار داشت. در دهه ۳۰ و ۴۰ تکنولوژی ساخت خودروهای پر قدرت و دو دیفرانسیل در اختیار آمریکاییها بود و کویری بودن و صعب العبور بودن جادههای ایران، اقبال ایرانیها به جیپ را بیشتر کرد. به عبارتی جیپ نخستین خودروی شاسیبلندی بود که وارد ایران شده بود و با روحیه بالا نشینی سرمایهداران نوظهور ایرانی سازگارتر بود.
بینیازانیکه پا بر اوج عزت سودهاند جستهاند از پستی و بالا نشینی داشتن
ابرویت بر قامتت بالا نشینی می کند راستی کج می نشیند ابرویت با راستان