یغما کردن

معنی کلمه یغما کردن در لغت نامه دهخدا

یغماکردن. [ ی َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) یغما گرفتن. یغما زدن. غارت کردن. تاراج کردن. ( ناظم الاطباء ). غارتیدن. چپو کردن. غارت کردن. به تاراج بردن. تاراج کردن. چاپیدن. چپاول کردن. ( یادداشت مؤلف ) :
اگر زمانه ز عدل تو آگهی یابد
از این سپس نکند رخت عمر ما یغما.کمال اسماعیل.من هم اول روز دانستم که عشق
خون مباح و خانه یغما می کند.سعدی.دلی که حور بهشتی ربود و یغما کرد
کی التفات کند بر بتان یغمایی.سعدی.نرگس سرمست و زلف کافر او در جهان
هرکه را جان و دلی دیدند یغما کرده اند.هندوشاه. || موجب غارت گردیدن. به یغما دادن به دست ِ... :
تمنای شکم روزی کند یغمای مورانت
اگر هر جا که شیرین است چون زنبور بنشینی.سعدی.

معنی کلمه یغما کردن در فرهنگ فارسی

(مصدر ) غارت کردن : دلی که حور بهشتی ربود و یغما کرد کی التقات کند بر بتان یغمائی . (گلستان )

جملاتی از کاربرد کلمه یغما کردن

مطربی که به راحتی با مجوز رسمی، کارهایش به بازار آمده‌است در شمار کسانی است که در کنار ابراهیم حامدی و یغما گلرویی در حمایت از فتنه‌گران سال ۱۳۸۸ کارهای زیادی به بازار لس‌آنجلس عرضه کرده‌است چندی پیش نیز در سالگرد این فتنه کارهایی را با مضمون رها کردن جریان سبز و قرار گرفتن در صف سلطنت‌طلبان به بازار فرستاده‌است.»
گزینه آئتیوس همانا استفاده از یک قوم بت‌پرست همچون هون‌ها در برابر مسیحی‌های (هرچند آریانی) ویزیگوت بود امّا این ابتکار مخالفت برخی را برانگیخت، همچون اسقف مارسی و مؤلف کتاب حکومت خدا[یادداشت ۸۸] آقای سالویانوس. وی معتقد بود که رومیان با سودجستن از هون‌های بت‌پرست در برابر ویزیگوت‌های مسیحی، فقط نصرت و حفاظت خدا را از دست می‌دهند. مؤلفان مسیحی بیش‌از هر چیز از این واقعیت بهت‌زده بودند که لیتوریوس به هون‌ها اجازه می‌داد نه‌تنها به خدایان خود قربانی اهدا کنند و آینده را با رسم اسکاپولیمانسی[یادداشت ۸۹] پیش‌گوئی کنند، بلکه در مواقع خاصی قلمرو امپراتوری را هم مورد غارت و یغما قرار دهند. در ۴۳۹، لیتوریوس به دروازه‌های تولوز، پایتخت پادشاهی ویزیگوت‌ها، رسید؛ جایی که در تلاش برای محو کردن قطعی ویزیگوت‌ها با آنان رویارو شد: با این‌حال در طول نبرد اسیر ویزیگوت‌ها شد و این امر سبب دستپاچگی در میان مزدوران هون شد، هون‌هایی که شکست خورده و پا به فرار گذاشتند. لیتوریوس اعدام شد. شکست و مرگ لیتوریوس، آئتیوس را واداشت با ویزیگوت‌ها از در صلح درآید و معاهده سال ۴۱۸ را بار دیگر تأیید کند؛ پس از آن به‌خاطر ظهور وندال‌هایی که درست در همان سال کارتاژ را متصرف شده بودند به ایتالیا بازگشت.