[ویکی فقه] یعقوب و بنیامین (قرآن). برجسته ترین نکته در قصه یوسف در قرآن ، محبت یعقوب و یوسف به بنیامین است. یعقوب علیه السّلام به بنیامین علاقه ویژه داشت.«اذ قالوا لیوسف واخوه احب الی ابینا منا...»؛ هنگامی که (برادران) گفتند: «یوسف و برادرش (بنیامین ) نزد پدر ، از ما محبوبترند؛ در حالی که ما گروه نیرومندی هستیم! مسلّماً پدر ما، در گمراهی آشکاری است! «قالوا سنرود عنه اباه وانا لفـعلون»؛ گفتند: «ما با پدرش گفتگو خواهیم کرد؛ (و سعی می کنیم موافقتش را جلب نمائیم؛) و ما این کار را خواهیم کرد!» موافقت یعقوب موافقت یعقوب علیه السّلام با درخواست فرزندان در بردن بنیامین به مصر ، پس از حصول اطمینان از بازگرداندن وی بود.«قال لن ارسله معکم حتی تؤتون موثقا من الله لتاتننی به الا ان یحاط بکم فلمآ ءاتوه موثقهم قال الله علی ما نقول وکیل»؛ گفت: «من هرگز او را با شما نخواهم فرستاد، تا پیمان مؤکّد الهی بدهید که او را حتماً نزد من خواهید آورد! مگر اینکه (بر اثر مرگ یا علّت دیگر،) قدرت از شما سلب گردد. و هنگامی که آنها پیمان استوار خود را در اختیار او گذاردند، گفت: « خداوند ، نسبت به آنچه می گوییم، ناظر و نگهبان است!» ← دلیل عدم موافقت یعقوب علیه السّلام از فرزندانش پس از شنیدن خبر بازداشت بنیامین اعراض و خشم کرد.«وتولی عنهم وقال یـاسفی علی یوسف وابیضت عیناه من الحزن فهو کظیم»؛ و از آنها روی برگرداند و گفت: «وا اسفا بر یوسف!» و چشمان او از اندوه سفید شد، اما خشم خود را فرو می برد (و هرگز کفران نمی کرد)! هشدار یعقوب ...
جملاتی از کاربرد کلمه یعقوب و بنیامین
به دنبال ترور رهام یعقوب و دو فعال مدنی دیگر در بصره مردم بصره دست به تظاهرات زده و خواهان برکناری فرماندار بصره شدند.
یوسف مصری و کس در همه آفاق نماند از زن و مرد که یعقوب و زلیخای تو نیست
چو یعقوب و یوسف درین کهنه حبس مقام عزیزان نخواهیم یافت
«صدر به همراه محمد یعقوب و عباس بدرالدین همچنان زنده و اسیر معمر قذافی رهبر لیبی هستند و در مسئله ناپدید شدن پدرم و همراهان وی هیچ راز، معما و ابهامی وجود ندارد. مسئله ناپدید شدن صدر کاملاً مشخص است. پدرم و همراهانش همچنان پشت میلههای زندان هستند.»
در عهد عتیق به پیشوایانی هم چون ابراهیم، اسحاق و یعقوب و دوازده فرزند وی این لقب گفته میشد امّا بعد از ویرانی معبد و اسارت یهودیان، این شیوه ریاست از بین رفت.
ز من پرسید شرح قصه یعقوب و یوسف را که پیر عشقم و عشق جوانی داشتم روزی
ولی لوقا تعداد آنها را بیشتر از این نقل میکند: مریم مجدلیه، یوآنا، مریم مادر یعقوب و زنان دیگر که همراه آنها مردم دیگری نیز بودهاند.
یعقوب زمانی که خبر زنده بودن یوسف را شنید، ابتدا باور نکرد اما با دیدن هدایای مطمئن شد. سپس به بئرشبع رفت و آنجا خدا را در رؤیا دید و خدا به او گفت «من هم با تو به مصر میآیم.» یعقوب و پسرانش راهی جوشن در مصر شدند و یوسف به استقبالشان آمد. زمانی که یعقوب و یوسف بعد از ۲۲ سال جدایی یکدیگر را دیدند، اشک ریختند. یوسف همچنین برادرانش را نزد فرعون برد و او نیز پذیرفت خانواده یوسف در بهترین جای مصر ساکن شوند و برادرانش چوپانی گلههای فرعون را برعهده گیرند. در ۵ سال باقی مانده قحطی نیز یوسف غذای مورد نیاز خانوادهاش را تأمین کرد.
فینکلشتاین جواب را در سایت باستانشناسی کونتیلت عجرود مییابد؛ یافتهها نشان میدهند در نیمهٔ اول قرن هشتم قم اسرائیل بر مسیر تجارت بیابانی در شمال شرقی سینا مسلط بوده است. کتیبهها و نقوشی که در این محوطه کشف شدهاند، به حضور پررنگ یک پادشاه اسرائیلی—احتمالاً یربعام دوم—اشاره دارند. مهمترین مسئله، ذکر نام «یهوهٔ تیمان» و یهوهٔ سامریه» در این کتیبههاست. به نظر میرسد پرستشگاه کونتیلت عجرود به یهوهٔ تیمان، یعنی یهوهٔ مناطق خشک جنوبی، اختصاص داشته است. یهوهٔ سامریه نیز احتمالاً باید خدایِ حامی پایتخت پادشاهی شمالی باشد. پادشاهی شمالی دو افسانهٔ اجدادی داشته – یعقوب و روایت خروج و سرگردانی در بیابان. لایه قدیمیتر داستانهای یعقوب آشکارا در بثئیل و پنوئیل تبلیغ میشده است (بخش بالاتر را ببینید). در نتیجه، روایت موسی و خروج از مصر میتوانسته متعلق به سامریه باشد و ارتباط قوی کونتیلت عجرود با پادشاه اسرائیل به نظر میرسد این نظر را تأیید میکند.
آمال و نسیم و بوی خلق تو یعقوب و نسیم و بوی پیراهن
در نتیجه بحث نسبتاً شدیدی بر سر این موضوع بین آن دسته از مسیحیان (که احتمالاً جزو دستهٔ فریسیان بودند) با برنابا و پولس صورت میگیرد، که درنتیجه همگی تصمیم میگیرند تا به اورشلیم سفر کرده و در این مورد با کلیسای اورشلیم که پطرس، یعقوب و یوحنا آن را رهبری میکردند صحبت کنند.
به قدر و دعوت یعقوب و عزت یوسف به صبر و محنت ایوب و صفوت آدم
مرقس میگوید آنها سه نفر هستند: مریم مجدلیه، مریم مادر یعقوب و سالومه.