یخ گیری

معنی کلمه یخ گیری در لغت نامه دهخدا

یخ گیری. [ ی َ ] ( حامص مرکب ) برگرفتن یخ از ظروف و لیوانها. ( یادداشت مؤلف ). || پاک کردن و زدودن یخ از جدار و دیواره یخچالهای برقی.

معنی کلمه یخ گیری در فرهنگ فارسی

برگرفتن یخ از ظروف و لیوانها پاک کردن و زدودن یخ از جدار و دیواره یخچالهای برقی

جملاتی از کاربرد کلمه یخ گیری

از بیکسی رسیده به من در میان خلق از گوشه گیری آنچه به عنقا رسیده است