گوهر نهاد

معنی کلمه گوهر نهاد در لغت نامه دهخدا

گوهرنهاد. [ گ َ / گُو هََ ن ِ / ن َ ] ( ص مرکب ) دارای نهاد گوهری :
چو گوهرنهاد است و گوهرنژاد
خطرناکی گوهر آرد به یاد.نظامی.

معنی کلمه گوهر نهاد در فرهنگ فارسی

( مصدر ) دارای اصل و نسب عالی : چو گوهر نهادست و گوهر نژاد خطرناکی گوهر آرد بیاد . ( نظامی )

جملاتی از کاربرد کلمه گوهر نهاد

زآفتاب حسن تو افتاد بر دل نور عشق پرتو خورشید در اجزای کان گوهر نهاد
شب بسان سیاه‌گون دریا من چو گوهر صدف نهاد سرا
ناگفته پيداست كه تلاشهاى خستگى ناپذير آفتاب ((شقرا)) در از ميان برداشتناختلافها و پيشگيرى از تفرقه مسلمانان به زمانى خاص محدود نبود. آن بزرگوار پس ازاستقلال نيز بر وحدت ارج بسيار مى نهاد و هيچ چيز را با اين گوهر رهايى بخشمعاوضه نمى كرد. براى مثال هنگامى كه دولت سوريه قانون انتخابات را تصويبكرد، در اطلاعيه اى اعلام داشت كه تعدادى از كرسيهاى مجلس را در اختياراهل سنت و بقيه را در اختيار اقليتهاى مذهبى قرار داده است . مرجع بزرگ شيعه در برابراين قانون كه آشكارا شيعه را از برادران اهل سنت جدا ساخته ، در گروه اقليتها قرار مىداد، ايستادگى كرد و در نامه اى به سران دمشق ياآور شد كه شيعه مسلمانان را يك گروهمى داند و هرگز خود را از برادران اهل سنت جدا نمى شمارد.
چند کاسه پیش اسکندر نهاد پر در و پر لعل و پر گوهر نهاد
فردوسی همای را با عناوین هنرمند، بادانش، و نیک رای، وصف می‌کند و دربارهٔ او این داستان را ارائه می‌دهد: همای محبوب پدر خود بود و مطابق با سنت و عقاید خویدوده، بهمن با او ازدواج کرد و او را وارث تاج و تخت پس از خود برگزید. بهمن همچنین صاحب پسری بنام داراب از همای شد، پس از مرگ بهمن، همای نوزاد خود را جهت حفظ سلطنت خویش به انواع لعل و گوهر بیاراست و در گهواره‌ای نهاد و آن را به رود فرات افکند. سپس اعلام کرد که مولود مرده به دنیا آمده است.
نهاد آنچ بودش بدز در درم ز دینار وز گوهر و بیش و کم
اوسیا (یونانی باستان: οὐσία)، یا گوهر (جوهر)، یکی از مفاهیم بنیادین و بسیار مهم فلسفه و متافیزیک است. فیلسوفان واژۀ «گوهر» را برای موجود قائم به ذات، چه حادث و چه قدیم به کار برده‌اند. در فلسفهٔ اسلامی، جوهر (که معرّبِ گوهر است) اصطلاحی است معادل با واژهٔ یونانی اوسیا که به‌معنایِ ذات، ماهیت، نهاد، سرشت، وجود پاینده، و باشندگی است.
با فتح منطقه توسط فاطمیان در سال ۹۶۹، دورانی جدید آغاز شد. گوهر، سردار فاطمی، شهر جدیدی به نام «القاهرة» (قاهره) در شمال فسطاط بنیان نهاد. در آغاز، قاهره به عنوان حصار سلطنتی خلیفه و دربار او در نظر گرفته شده بود و فسطاط همچنان از نظر اقتصادی و اداری اهمیت بیشتری داشت. اما به تدریج قاهره رونق گرفت و تا سال ۱۱۶۸ جمعیت آن به ۲۰۰ هزار نفر رسید.