گوشه پل

معنی کلمه گوشه پل در لغت نامه دهخدا

گوشه پل. [ ش ِ پ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ژان بخش دورود شهرستان بروجرد. واقع در 12هزارگزی شمال باختری دورود به بروجرد. جلگه و معتدل و سکنه آن 247 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

معنی کلمه گوشه پل در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان ژان بخش دو رود شهرستان بروجرد واقع در ۱۲ هزار گزی شمال باختری دو رود بروجرد .

جملاتی از کاربرد کلمه گوشه پل

گوشه دل گر نمی شد پرده دار گوهرم من درین دریای پرشورش کجا می داشتم
خاک ما در گوشه میخانه بودی کاشکی حشر ما با شیشه و پیمانه بودی کاشکی
نان صاحب ز کار رندان بود گوشه بیکارشان چو زندان بود
آتشین روی من آرایش بزمست امشب برو، ای شمع، تو در گوشه خجلت بگداز
گفت سیاحی که من دیدم همه روی زمین گوشه امنی بجز در خانه خمار نیست
از دبدبه جاه تو بر گوشه نهادند بس کوس پرآوازه بدریده دهان را
تا نفس باقی‌ست‌، ظالم نیست‌، بی‌فکر فساد گوشه ‌گیر فتنه می‌باشد کمان را تا دمست
در شامگاه ۱۲ آبان، مردم ایران با سر دادن نوای «الله‌اکبر» و شعار «یاحسین میرحسین» بر پشت‌بام خانه‌های خویش به استقبال روز ۱۳ آبان رفتند. صدای الله‌اکبر در گوشه‌کنار تهران و دیگر شهرستان‌های ایران شنیده می‌شد.

اگر جوانان عزيز عملا از اين دستور سودمند پيروى كنند و قبل از هر كار، چند لحظه در نتايج آن بينديشند، هرگز پيرامون گناه نمى كردند و دامن خود را آلوده نمى كنند. چه بسيارند جوانانى كه بر اثر يك هيجان موقت، مرتكب جرم وجنايتى شده اند، سپس در گوشه زندان مجازات ، انگشت ندامت به دندان گرفته وپيوسته با خود مى گويند: (اى كاش قبلا فكر كرده بوديم و نتيجه كارمان را به نظر مى آورديم .)

دكتر (ژوزف شيتلر) استاد علوم دينى در دانشگاه (لوتران ) شيكاگو مى گويد: نهضت دينى كه اخيرا در آمريكا پيدا شده ، چيزى جز تطبيق دين بر مظاهر تمدن جديد نيست، اين سياستمداران هستند كه اين نهضت را از پشت پرده هدايت و اداره مى كنند، و مى خواهند به مردم بفهمانند و بقبولانند كه تمدن جديد هيچ تضادى با دين ندارد. چون احساس خطر كرده اند كه اگر اين معنا را با تلقين و بصورت يك نهضت دينى به مردم بقبولانند. فرداست كه خود مردم متدين به دين واقعى (اگر فرضا روزى فرصت پيدا كنند) عليه اين تمدن قيام مى كنند. و اما اگر اين نهضت دروغى و قلابى درست انجام شود، و فرضاروزى در گوشه اى از كشور، زمزمه نهضتى براه بيفتد، ديگر مردم به آن زمزمه اعتنائى نمى كنند، چون خودشان نهضت كرده اند، و دين خود را با تمدن روز تطبيق نموده اند.

در تنگنای سینه من جلوه می کند هر گوشه سبز مور میانی ز دود دل

(( سيّئه )) به گناهان كوچك ، درمقابل گناهان بزرگ گفته مى شود، مانند آيه ى (( ان تجتنبوا كبائر ما تنهون نكفّر عنكم سيئات ))(160) بنابراين آنچه در دنيا از كيفر به انسان مى رسد، گوشه اى از عملكرد اوست ، و اصلِ كيفر در قيامت است .

و ليكن معمولا در چنين مناظرى از جهت اضطراب نفس و سراسيمگى كه دردل آدمى پيدا مى شود، گاهى بدون اختيار گوشه چشمى به سوى آن منظره باز مى كند، و در اين باز كردن چشم ، آنقدر بى اختيار و بى ميل است كه گويى شخص ديگرى چشم او را باز كرده ، از اين جهت است كه مى فرمايد:(و زماني كه گردانيده مى شود چشم هايشان به طرف دوزخ ) و نفرموده (و اذا نظروا و وقتى كه نگاه كنند به آنان ).

امـروز ايـن آيـه بـراى دانـشـمـنـدان مـعنى دقيقتر و عميقترى مى تواند ارائه دهد و آن اينكه بـرونـد و آثار موجودات زنده نخستين را كه به صورت فسيل ها و غير آن در اعماق درياها،در دل كوه ها، و در لابلاى طبقات زمين است ببينند، و به گوشه اى از اسرار آغاز حيات در كره زمين و عظمت و قدرت خدا پى برند و بدانند كه او بر اعاده حيات قادر است .

در معناى اين واژه (فلتة ) بحث فراوان شد، و به گوشه اى از آن اشاره خواهيم كرد، اما پيش از تعرض به آن لازم است يادآور شويم (فلتة ) بر هر معنائى كه باشد، تصريحى است از سوى عمر كه خلافت ابى بكر طبق دستور صريح پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ، و حتى اشاره پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نبوده است، حتى مسئله خواندن نماز ابى بكر را (در صورت صحت آن بحث آن گذشت ) كه در همايش سايبان بنى ساعده ، نشانه شايستگى خلافت ابى بكر به حساب آوردند، در اينجا زير سؤال مى برد.

در بحث و بررسى درباره آثار شهادت امام حسين (ع ) بر اسلام و نيز مسلمانان ، لازم است تمامى گوشه ها و زواياى آن را مورد نظر و مطالعه قرار دهيم . از اين رو نخست به بررسى اخبارى مى پردازيم كه از سوى پيامبران و سرور و خاتم ايشان ، رسول خدا (ص ) و نيز امير مؤمنان (ع ) به سال ها پيش از وقوع درباره شهادت آن حضرت به ما رسيده، و زمينه را براى درك چنان قيامى از پيش آماده ساخته است .

از دست حرص و آز بخستی به گوشه‌ای زین بیش دست می‌ندهد چون کنیم ما

اى مادر! فاطمه را به تو سپردم خوب متوجه باش و در وقت خواب لحافش ‍ را ملاحظه كن كه كنار نرود من از خواب بيدار شدم خواستم لحاف فاطمه را ملاحظه كنم ديدم فاطمه در رختخوابش نيست و در گوشه اى گهواره خالى على اصغر را مى جنباند و لاى لاى مى گويد و مى گريد گفتم نور ديده چرا گريه مى كنى اين چه اوضاعي ست ؟

بس فَتْنوئه باقی، د نرگسْ انگیتن ته چاچی کَمونْ، هر د گوشه بَئیتنْ
گوشه اى از تاريخ اسلام از زبان امام هادى عليه السلام .