گوش بند

معنی کلمه گوش بند در لغت نامه دهخدا

گوش بند. [ ب َ ] ( اِ مرکب ) آلت بستن گوش. رِفاده و عصابه ای که بر گوش بندند. ( ناظم الاطباء ). || آنچه آویزه گوش کنند :
به خواهش چنان خواست کآن هوشمند
ز پندش دهد حلقه گوش بند.نظامی.

معنی کلمه گوش بند در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - آلت بستن گوش رفاده و عصابه ای که بر گوش بندند ۲ - آنچه آویز. گوش کنند : بخواهش چنان خواست آن هوشمند ز پندش دهد حلق. گوش بند . ( نظامی )

جملاتی از کاربرد کلمه گوش بند

گوش بگشا، لب فرو بند از مقال هفته هفته، ماه ماه و سال سال
تا به گوش تو رساند که چه بر ما گذرد در غمش، تا کند از بند فراقم آزاد
چشم دل پوش بجز چهرهٔ فکر از همه وجه گوش جان بند بجز نغمهٔ ذکر از همه ساز
صد زن نیکو به یک ارزن فروش کار بند این قول و از من دار گوش