گنگ سخن چین
معنی کلمه گنگ سخن چین در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه گنگ سخن چین
بهاران رفت و بلبل مهر از لب برنمی دارد گل این بوستان گوش سخن چین است پنداری
از سخن چینان ملالتها پدید آمد ولی گر میانِ همنشینان ناسزایی رفت رفت
در حسد افتادهایم دل به جفا دادهایم جنگ که میافکند یار سخن چین من
چه سرمه ها به سخن چین دهد، نظربازی که راه حرف به آن چشم خوش سخن دارد
باخبر باش از زبان خود، که دانایان راز از خموشی حلقه در گوش سخن چین کرده اند
مجلس خوب خسروانی وار از سخن چین تهی واز غماز
سخن را در پس سرپوش میدار زبان را از سخن چین گوش میدار
مهر خاموشی به لب پیش سخن چینان زدن خار را خون در جگر از حفظ دامان کردن است
خار و گل باهم برآمد خاصه در گلزار شعر ای سخن چین گل بچین از گلشن دیوان من
سخن چین سر زلف تو مستور خوش است آه اگر بوی ازین نکته سخن چین ببرد
وارمبی بیشتر برای کارگردانی در کارهای تلویزیونی مثل جگ، ان سی آی اس، استخوانها، مشیت الهی، خیابان تاج گذاری، جستجو و نجات رشته کوه بلند، پروندههای اکس، سکهها در چشمه، اسکاتلندیارد جدید، دختر سخن چین، سوپرنچرال و عبور جردن معروف است.