گنده پیر کابلی

معنی کلمه گنده پیر کابلی در لغت نامه دهخدا

گنده پیر کابلی. [ گ َ دَ / دِ رِ ب ُ ] ( اِخ ) پیر زالی بوده جادوگر و ساحره در کابل. ( برهان ). || ( اِ مرکب ) کنایه از پیر زال ساحره باشد. ( آنندراج ). پیر زال ساحره که کنایت از دنیا باشد :
آوارگی نوشَت شده ، خانه فراموشت شده
آن گنده پیر کابلی صد سحر کردت از دغا.( دیوان شمس ج 1 ص 15 ).

معنی کلمه گنده پیر کابلی در فرهنگ فارسی

پیر زالی بوده جادوگر و ساحره در کابل .

جملاتی از کاربرد کلمه گنده پیر کابلی

از فرازش نبرده سوی نشیب مگر این گنده پیر غرچه فریب
که به پهلوی ما فقیری را عمر بگذشته گنده پیری را
حیف باشد بچنین رای و کفایت که تراست گنده پیری بکف آری و هزاران انباز
غرض امروز بلکه فردا نیز ناید آن گنده پیر، از اینجا خیز
پیش از نسیم رفت به منزل، سوار عشق ای عقل گنده پیر، خری در خلاب کش
هست دنیا گنده پیری گوژ پشت صد هزاران شوی هر روزی بکشت