گندم درو

معنی کلمه گندم درو در لغت نامه دهخدا

گندم درو. [ گ َ دُ دِ رَ / رُو ] ( اِ مرکب ) وقتی از سال که گندم را درو کنند. خردادماه یا تیرماه : به موسم گندم درو، از آسمان باران آمد پانزده شبانه روز که حوضها لبالب شد. ( تاریخ طبرستان ).

معنی کلمه گندم درو در فرهنگ عمید

هنگامی از سال که گندم را درو کنند.

معنی کلمه گندم درو در فرهنگ فارسی

( اسم ) هنگامی از سال که گندم را درو کنند : بموسم گندم درو از آسمان باران آمد پانزده شبانه روز که حوضها لبالب شد .

جملاتی از کاربرد کلمه گندم درو

خداوند در مورد ما از تو بازخواست خواهد كرد، نسبت به حقوقى كه لازم است آنها رامراعات كنى . پيوسته افرادى از جانب تو بر ما حكومت مى كنند، ستم روا مى دارند و باقهر و غضب به ما ظلم مى كنند و همانند خوشه گندم ما را درو كرده ، اسفندگونه نابودمانمى كنند، ما را به ذلت و خوارى كشانده و خونابه مرگ بر ما مى چشانند. اين بسر بناطارة است كه از طرف تو بر ما ملاحظه نمى كرديم ، مى توانستيم به خوبى جلويش رابگيريم و زير بار ظلمش نرويم . اينك اگر او را بركنار كنى سپاسگزار خواهيم بودوگرنه ، با تو دشمنى خواهيم كرد.
نپندارم ای در خزان کشته جو که گندم ستانی به وقت درو
در زمینی کس ار بکارد جو نبرد گندم او به وقت درو
آواهای کشاورزی در مراحل کاشت، داشت و برداشت، شامل ترانه‌های مربوط به فعالیت‌های گوناگون مانند آبیاری، بذرپاشی، خوشه‌چینی، خرمن‌کوبی و توزین محصول می‌شود. در فرهنگ بختیاری، برای برداشت یا درو کردن محصول که همراه با دشواری‌های فراوان است، کارآواهایی با آهنگ و مقام موسیقایی ویژه، شکل گرفته است که اصطلاحاً «بَوِرو» یا «بَرزِیَری» نامیده می‌شود و گسترده‌ترین و دل‌نشین‌ترین نوع ترانه در فرهنگ بختیاری به‌شمار می‌رود. در ابرکوه یزد، هنگام بیل‌زنی، یک نفر با خواندن مصرعی، دیگران را به گفتن عبارت «علی مرتضی» فرامی‌خواند تا روند خستگی را کندتر سازد. در کاشمر هنگام خرمن‌کوبی این اشعار را زمزمه می‌کنند: من و تو گندم یک خوشه بودیم/ من و تو آب یک رودخونه بودیم/ من و تو بسته بودیم عهد و پیمون/ کدوم ناکس تو را کرده پشیمون. در فریدن هنگام برداشت محصول، چنین می‌خوانند: یکی برزیگرم کارم درویه/ یکی دانه بکارم صد برویه/ از این لطف خدا مو شاکرستم/ که یک گندم دادم صد داد به دستم.
حاصل و خلاصه مطلب حضرت امام حسين عليه السلام اينست كه خمس و زكات و صدقهبايد از مالى پرداخت گردد كه از كديمين و عرق جبين و زحمات فراوان بدست آمده باشد،مثل آن پير كشاورزى كه دست و صورتش چين و چروك خورده و انتظار درو كردنمحصول جو و گندم و يا ساير محصولات خويش را مى برد، كه انتظار، اشد از مرگ است .(حاكى از اينكه آيا دسترنج يكساله من بدستم مى رسد يا نابود مى گردد؟ و يا بهانواع آفات از بين مى رود؟) و يا به انواع آفات از بين مى رود؟) با اين ناراحتيها كهجوان را پير مى كند و چين و چروك بدست و صورت مى افتد، پولى و مالى كه بدست مىآيد خمس و زكاتش طيب و طاهر و از اجر و پاداش فوق العاده اى برخوردار است .
در سیستان هنگام درو و برداشت محصول آوازهای مخصوص خوانده می‌شود. مانند آوازهای وزن گندم و آواز مشک زنی.