گل زرد فلک
معنی کلمه گل زرد فلک در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه گل زرد فلک
بسان گل زرد بر ارغوان ز دیدار او شاد شد ناتوان
شود گلبن عماری و گل زرد چو کوکبهای زرین بر عماری
همچو لاله دل بسوز و روی دل چون گل زرد از غمش رنجور کن
با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد در پیش گل سرخ، گل زرد چه باشد
زار بلبل چرا همی نالد که گل زرد زار و بیمارست
برون آمد گل زرد از گل سرخ مکن در باغ ویران باغبانی
گهی بارید چشمش بر گل زرد گهی نالید جانش از غم و درد
تا شود فرش شبستان تو زینت داده اند مخمل مشکین شب را از گل زرد و زشمع
بگرد ما گل زرد و سپید بسیارند گمان مبر که بگلشن، من و تو تنهائیم
گل زرد و رنگ پريده ماه ، بر شاخه آسمان ، عطر تأ ثر مى افشاند و آسمان و زمين ،كوه و دشت ، شهر و بيابان ، همه و همه از اين تأ ثّر رنگ گرفته بودند.
گلنار چو مریخ و گل زرد چوماه شمشاد چو زنگار و می لعل چو زنگ