شهرمیان

معنی کلمه شهرمیان در لغت نامه دهخدا

شهرمیان. [ ش َ ] ( اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگ و نیمی میانه شمال و مشرق آسپاس به فارس. ( فارسنامه ناصری ).

معنی کلمه شهرمیان در فرهنگ فارسی

قریه ایست پنج فرسنگ و نیمی میانه شمال و مشرق آسپاس به فارس .

جملاتی از کاربرد کلمه شهرمیان

این روستا در دهستان شهرمیان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۱ نفر (۵خانوار) بوده‌است.
این روستا در دهستان شهرمیان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1398، جمعیت آنن حدود 700 نفر بوده‌است.
این روستا در دهستان شهرمیان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۱۱ نفر (۲۱خانوار) بوده‌است.
این روستا در دهستان شهرمیان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۶۴۲ نفر (۶۰۰خانوار) بوده‌است.
تلمبه مراد آذرمینا یک منطقهٔ مسکونی در ایران است که در دهستان شهرمیان واقع شده‌است.
این روستا در دهستان شهرمیان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۶ نفر (۲۲خانوار) بوده‌است.
این روستا در دهستان شهرمیان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۱ نفر (۱۱خانوار) بوده‌است.
ایالت خودمختار شهرمیان ، دهستانی است از توابع بخش مرکزی شهرستان اقلید در استان فارس ایران.