گل بهار اتابک

معنی کلمه گل بهار اتابک در لغت نامه دهخدا

گل بهار اتابک. [ گ ُ ب َ اَ ب َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 30هزارگزی جنوب الیگودرز، کنار را مالرو گرده به ده نوشکراﷲ. هوای آن معتدل و دارای 137 تن سکنه است. آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات ، چغندر و پنبه است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

معنی کلمه گل بهار اتابک در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد

جملاتی از کاربرد کلمه گل بهار اتابک

گل بهار و خزان ظهور یکرنگ است تو هم ببال‌ که جز باد در حباب تو نیست
اگر سیاه دلم داغ لاله زار توام اگر گشاده جبینم گل بهار توام
گل بهار که برمیدهد بدشمن تو چو خار گردد واندر فتد بخار آتش
ز تند باد فراق تو سیف فرغانیست بسان برگ خزان (ای) گل بهاری من
ور یکی شد، هزار می‌نشود به یکی گل بهار می‌نشود
ولى قيام امام حسين عليه السلام ثابت كرد كه با يك حركتِ خالصانه ، مى توان تاريخرا متحوّل كرد و با يك گل بهار مى شود.
بباغ اندر یکی بشنو ز بلبل داستان گل بهار گل غنیمت دان که می آید خزان گل
نیاز من همه ناز، احتیاجم استغنا گل بهار توام رنگ از که بردارم
گلچین روزگار، گلی چید ازین چمن؛ پژمرده شد ز چیدن آن گل بهار حیف
چو گل بهار نشاطت دلیل بیدردی‌ست خوش آنکه خون شوی و رنگ درد برداری
بلبل شاخ عشق عطار است گر به خوبی گل بهاری تو