گل افشانی کردن. [ گ ُ اَک َ دَ ] ( مص مرکب ) گل باران کردن. گل ریزان کردن : که یک روز در وقت گل طاهر گل افشانی کرد که هیچ ملک بر آنگونه نکند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 393 ). شد چو باران رسیده ریحانی کرد بر تشنگان گل افشانی.نظامی.
معنی کلمه گل افشانی کردن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) گل باران کردن .
جملاتی از کاربرد کلمه گل افشانی کردن
کنونم بر سر یک پا چو نخل وادی ایمن به گلزارت زبان شعلهام مست گل افشانی
ز گلبنی قفسم را اگر بیاویزی کنند بر سر من بلبلان گل افشانی
تا فلک هر سحر ز گلبن مهر بر زمین میکند گل افشانی
به عزم بسملم تیغ که دارد میل عریانی که در خونم قیامت میکند ناز گل افشانی
به یادت قطره خونی که توفیق سفر یابد ز بس اعضا کنند از بوسه بر پایش گل افشانی