گفتار در هم
معنی کلمه گفتار در هم در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه گفتار در هم
بدان گفتار در آگین کند شادان دل غمگین سنانش هست کان کین بنانش هست کین کان
و اما نصارى كه ما در جلد سوم اين كتاب بطورمفصل درباره انحرافات فكرى و عملى آنان صحبت كرديم ، خواننده مى تواند بدانجامراجعه نمايد و اگر بخواهد مى تواند مقدمهانجيل (يوحنا) و رساله هاى (بولس ) را با سايرانجيل ها تطبيق بدهد و سپس كار خود را با مراجعه به تاريخ كليساتكميل كند چون گفتار در اين باب بسيار طولانى است .
حدیث عشق به طومار در نمیگنجد بیان دوست به گفتار در نمیگنجد
نتيجه : نتيجه گفتار در موضوعات استنباطى اين شد كهقول فقيه در تشخيص يعنى در بيان اجزا و شرايط آن حجّت است ، بنابراين ، ولايتفقيه در اين نوع از موضوعات نيز ثابت مى شود.
هران کس کاو ترا بیند بدین حال بگوید بر تو این گفتار در حال
جوابش اين است كه آرى ، همين مؤ منين اندك نيز براى خود مجتمعى هستند، و وقتى فرمود:(فلا يؤ منون ) هر چند كه ايمان را از مجتمع يهود نفى كرده و ليكن در آن ايمان را ازافراد نيز نفى كرده است ، و در نتيجه جاى اين توهم بود كه كسىخيال كند نفى نامبرده شامل تك تك يهود هم مى شود، و آنگاه نتيجه بگيرد كه حتى يك نفريهودى هم ايمان نمى آورد، لذا براى دفع اين توهم فرمود: (الا قليلا)، و بنابراين ،گفتار در آيه مورد بحث نظير گفتار در آيه شريفه زير است : (و لو انا كتبنا عليهم اناقتلوا انفسكم او اخرجوا من دياركم ما فعلوه الاقليل منهم ) كه به زودى تفسير و ترجمه اش مى آيد.
ر اين گفتار در خلال چند فصل از ادبى كه خداى تعالى انبيا و فرستادگان خود را بهآن مودب نموده بحث مى شود:
گفتار در اين دو آيه خلاصه مطالبى است كه غرضى را بطورمفصل بيان مى كرد، در سابق هم گفته بوديم كه غرض اين سوره بيان اين معنا است كهحق عبادت خداى تعالى اين است كه عبد، به تمامى آنچه او به زبان پيامبرانش بربندگانش نازل كرده ايمان آورد، بدون اينكه ميان پيامبران او فرقى بگذارند و اينغرض ، همان غرضى است كه آيه اولى تا كلمه (من رسله ) ايفا نموده ، و در سورهقصص هم مخالف اين دستور را از بنى اسرائيل حكايت مى كند كه با اينكه انواعى ازنعمتها از قبيل كتاب و نبوت و ملك و غير آن را به ايشان داده بود، آنان اين نعمت ها را با عصيانو تمرد و شكستن ميثاقها و كفر، تلافى كردند، و اين همان معنائى است كهذيل آيه اول و همه آيه دوم به آن اشاره نموده ، مى فرمايد: بايد بندگان براى اجتناباز آنها به خدا پناه ببرند، بنابراين ، آخر آيه به اولش و خاتمه اش به آغازش برمىگردد.
هر نکته که دانی بگوی، پروین تا نیروی گفتار در زبان است
کجائی این زمان عطّار مانده از این گفتار در دلدار مانده
طاعتی نیست که در پرده خاموشی نیست ترک گفتار درین بزم، سر کردارست
از اتصال سياق كلام برمى آيد كه اين آيه تتمه گفتار در آيه قبلى باشد، كه در آنرسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) را ماءمور به ابلاغ كرده بود، و ظرف (يوم ) متعلقبه مطلبى تقديرى است ، و تقدير كلام (اذكر يوم تجد...) است ، يعنى بياد آر روزىرا كه چنين و چنان مى شود، و يا متعلق به جمله : (يعلمه اللّه و يعلم ...) است ،
نخواهم که گویی جز از راستی نجویی به گفتار در کاستی
این گفتار در شش بخش نوشته شده است که دکارت آنها را به این صورت تقسیمبندی میکند:
به گوش او که این گفتار در شد تو گوئی در تنش جان دگر شد
سياق اين آيات ميرساند كه گفتار در آن راجع به امرى است كه واقع شده ؛ روايات همدلالت دارد بر اينكه اين آيات درباره داستان ثعلبهنازل شده ، كه - ان شاء الله - شرح داستانش در بحث روايتى آينده خواهد آمد، و معناىاين دو آيه روشن و بى نياز از توضيح است .
این کتاب ازگفتهٔ عطّار ماست مثل این گفتار در عالم کجاست
مساءله 23 - رباط يعنى بناهائى كه ساخته مى شود براىمنزل كردن فقراء حكم مدارس را دارد، و در غالب اين بناها افراد غريب منظور بودندبنابراين اگر فقيرى قبل از ديگران در يكى از اطاقهاى رباطىمنزل كند او حق اولويت نسبت بدانجاپيدا مى كند و فقير ديگر حقى ندارد او را به زوراز آنحجره بيرون كند، و گفتار در اينكه تا چه مدتى ميتواند در آن جا بماند و با چه چيز حقشباطل مى شود و آيا مى تواند از شركت ديگران در آن حجره منع كند يا نه همان گفتارىاست كه در مدارس گذشت .
کیست گفتار درین شب تاریک گفت کمتر غلام تو باریک