گشسب بانو
معنی کلمه گشسب بانو در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه گشسب بانو
زگردان ایران و بانو گشسب به میدان دانش بتازید اسب
نشست از بر اسب بانو گشسب به یک سو کشید از بر باب اسب
بخش ۱۷ - لاف زدن تمرتاش پیش افراسیاب برای گرفتن بانو گشسب و دلخوش نمودن گرسیوز افراسیاب او را
یکی گفت بانو گشسب سوار به از بهمن و پور اسفندیار
ز خون لعل سازم روان نعل اسب ز پرده کشم جعد بانو گشسب
دگر نامداری چو آذر گشسب مرا خواهر و نام بانو گشسب