گشسب بانو

معنی کلمه گشسب بانو در لغت نامه دهخدا

گشسب بانو. [ گ ُ ش َ ] ( اِخ ) نام دختر رستم ،زن گیو : و سیستان و خانه دستان و رستم همچنانکه اول بود باز فرمود کردن وزال را به خانه بازفرستاد با دخترانش زربانو و گشسب بانو. ( مجمل التواریخ و القصص ). رجوع به گشسب شود.

معنی کلمه گشسب بانو در فرهنگ فارسی

دختر رستم و زن گیو ( داستان ) .

جملاتی از کاربرد کلمه گشسب بانو

زگردان ایران و بانو گشسب به میدان دانش بتازید اسب
نشست از بر اسب بانو گشسب به یک سو کشید از بر باب اسب
بخش ۱۷ - لاف زدن تمرتاش پیش افراسیاب برای گرفتن بانو گشسب و دلخوش نمودن گرسیوز افراسیاب او را
یکی گفت بانو گشسب سوار به از بهمن و پور اسفندیار
ز خون لعل سازم روان نعل اسب ز پرده کشم جعد بانو گشسب
دگر نامداری چو آذر گشسب مرا خواهر و نام بانو گشسب